همسران ثقلینی (کتاب الله و عترتی) صفحه 39

صفحه 39

از خانه که می خواستیم بیرون بیاییم، رفت و یکی از پیراهن هایم را برایم آورد. پیراهن بنفش گل داری که پارچه اش را مادرم از مکه آورده بود. پیراهن خنک و آستین بلندی بود. گفت: «این را آنجا بپوش.» به خانه که برگشتیم، همه شوخی می کردند که این حرف های شما مگر تمامی ندارد؟ دو ساعت حرف زده بودیم.

اتوبوس ها در مسجد منتظرمان بودند. هم سفرهای مان همه دوست و همکارهای عباس و خانم هایشان بودند. توی حیاط مسجد، از شلوغی مرا کناری کشید. می دانست خیلی هلو دوست دارم. زود رفته بود هلو گرفته بود. انگار دورۀ نامزدی مان باشد. رفتیم یک گوشه و هلو خوردیم. بچه ها هم که می آمدند، می گفت: «بروید پیش پدربزرگ و مادربزرگ. می خواهم با مادر تان تنها باشم.»

اتوبوس منتظر آمدنم بود. همه سوار شده بودند. بالاخره باید جدا می شدیم. آقایی کنار اتوبوس، مداحی می کرد و صلوات می فرستاد. یک باره گفت: «سلامتی شهید بابایی صلوات.» پاهایم دیگر جلوتر نرفتند. برگشتم به عباس گفتم: «این چه می گوید؟» گفت: «این هم از کارهای خداست.»

پرسش و پاسخ

سوال یکم:

من همسرم را دوست دارم، ولی او به من بی محبتی می کند. چرا؟

جواب:

اگر چه شما او را از صمیم قلب دوست دارید، اما آیا او هم این را می داند؟ باید به صورت زبانی او را آگاه کرد و با هدیه و محبت آشکار، او را از این دوست داشتن، مطمئن ساخت و با خوش رویی و حسن خلق، آن را تثبیت کرد. اگر روایات فوق را دوباره با دقت مرور کنید، می توانید راهکار ابراز عشق به همسرتان را بیاموزید.

سوال دوم:

در ابراز محبت، چه نکاتی قابل توجه است؟

جواب:

در ابراز محبت، باید به تفاوت های زن و مرد توجه داشت. مرد با سخنان محبت آمیز و خرید هدیه، محبت خود را به همسر نشان می دهد. زن نیز با خانه داری و اعمال سلیقه و آشپزی خوب و عرضۀ زیبایی هایی که خداوند در وجودش قرار داده،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه