در ساحل سپیده اخلاص صفحه 100

صفحه 100

شدند، فطرت فقط میگوید، خدا: «فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ».(1)

. این «مخلصین له الدین» در این جا، یعنی توحید ذاتی. یعنی فقط میگوید: خدا. این فطرت است. هرکس: مسلمان، غیرمسلمان، باسواد، بی سواد، زن، مرد، پیر و جوان اگر در بن بست واقع شوند، ناگهان فطرت بیدار می شود و خدا، خدا شروع میشود و تا به حال پیش نیامده که فطرتی در این حال متوسل به دو خدا شود. به خاطر این که فطرت میگوید اگر خدا واجب الوجود است، غیر محدود است. اگر خدای دیگری با او باشد، هر دو از واجب الوجودی می افتند. هر دو از خدایی می افتند. هر دو محدود، ممکن و غیر خدا میشوند. لذا به دست آوردن توحید ذاتی خیلی کار آسانی است.

به دست آوردن توحید صفاتی هم آسان است. حالا چرا ستی نمیگوید، نمی دانم. اما معلوم است که صفات باری تعالی نظیر علم ما نیست. نظیر قدرت ما نیست؛ زیرا، اگر نظیر قدرت و علم ما بود، همان طور که ما به علممان و به قدرتمان احتیاج داریم، او هم به علم و قدرتش احتیاج پیدا می کرد و واجب الوجود، ممکن می شد و از خدایی می افتاد. لذا صفات باری تعالی عین ذات اوست.

الله یعنی عالم، عالم یعنی قادر، قادر یعنی رؤوف، یعنی رحمان، یعنی رحیم؛ همه یعنی الله. ذات مستجمع جمیع صفات کمالیه که تمام صفات، عین ذات اوست؛ به دست آوردن این هم آسان است. آن که مشکل است، آن که در حد محال است و تا کار نکنیم، به آن نمیرسیم، دو قسم بعدی توحید است که «إیاک نعبد و إیاک نستعی»، توحید در عبادت و توحید در افعال.

قرآن میگوید افرادی که این توحید را دارا باشند انگشت شمارند: «وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ»(2)؛ غالب افرادی که مؤمنند، مشرکند؛ یعنی توحید افعالی عبادی ایشان لنگ است. آن کسی که بتی نظیر نفس اماره، صفات رذیله، شیطان انسی و جتی در گردنش باشد، این نمی تواند بگوید من توحید عبادی دارم: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ


1- هنگامی که سوار بر کشتی شوند، خدا را با اخلاص میخوانند. (عنکبوت/ 65)
2- و بیشتر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرکند! (یوسف/106)
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه