در ساحل سپیده اخلاص صفحه 15

صفحه 15

گناه سیاه شد یا صفت رذیله ای بر دل حکمفرما شد، قطعا برای او هدایت تشریعی نیست. لذا ممکن است این «هدی للمتقین» همان هدایت تشریعی یا هدایت عنایی باشد؛ یعنی ایصال الی المطلوب؛ یعنی متقی است که پروردگار عالم دستش را میگیرد و به مقصود می رساند. مقصودش نیز خود خداست. به آنجا می رسد که هیچ کس و هیچ چیزی در دلش نیست، جز خدا.

هدایت عنایی؛ یعنی ایصال الی المطلوب. یعنی رسیدن به گمشده، و این مختص

متقی است. وقتی «هدی للمتقین» را این چنین معنی کردیم، «الذین کفروا» هم سه معنی پیدا میکند:

1. تشریفی برای او نیست و اصلا مطرود است.

٢. تشریعی برای او نیست؛ زیرا گناه از شنیدن، دیدن و فهمیدن او جلوگیری میکند.

٣. هدایت عنایی هم برای او نیست؛ چون مطرود است.

به همین سبب، این ضلالتی که در قرآن یکی پس از دیگری آمده و به خداوند نسبت داده شده است: «یضل من یشاء» معنایش این نیست که پروردگار عالم او را به ضلالت میکشاند؛ نه، خدا کسی را به ضلالت نمیکشاند. بلکه معنایش همان است که مرحوم طبرسی رضوان الله تعالی علیه در مجمع البیان معنی می کند. می فرماید: وقتی که تو سنگی را در دامنه کوه نگه میداری، این سنگ به سمت پایین فشار می آورد و بالاخره غالب شده، از دست تو رها می شود. دیگر لازم نیست هلش بدهی. تاته دره میغلتد و ذره ذره میشود. ضلالت خدا این گونه است.

اگر دست عنایت خدا روی سر کسی باشد، این هدایت عنایی است و بالاخره به مرور زمان به مقصود می رسد که بالاترین مقصود برای این انسان، خود خداست، اما اگر این لیاقت نباشد؛ یعنی گناه روی گناه و کفر عملی و کفر اعتقادی نگذارد و لیاقت پیدا نکند که خدا دست او را بگیرد خدا فقط رهایش می کند و دست عنایتش را از روی سر او بر میدارد. دیگر هلش نمیدهد. این میشود ضلالت. ضلالت کسانی که قرآن درباره آنان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه