- مقدمه 1
- 1- اهمیت ورزی قرآن به دو واژه تقوا و متقی 3
- 2- انسان پرهیزگار؛ هدف نهایی قرآن مجید 5
- ٣- وعده خداوند درباره پرهیزگاران 6
- 2-امنیت دل (امنیت باطنی): 7
- اشاره 7
- 1-امنیت ظاهری 7
- 5- تیره روزی بدکاران در زندگانی 11
- 6-چیرگی پریشانی روانی، بر جهان پیشرفته 12
- 7- هشدار قرآن درباره شبیخون فرهنگی 13
- 8-به آرامش دل در گرو تقوا 15
- اشاره 17
- 1-چیرگی بر صفتهای ناپسند: 18
- 1- مراتب تقوی 18
- 3-قابلیت نمایاندن اعمال و اندیشه ها به دیگران: 19
- 2- برافشاندن درخت فضیلت: 19
- 2-ویژگیهایی چند از پرهیزگاران در قرآن 23
- 4- دو دام شیطان؛ «تخیل» و «وسوسه» . 25
- 5- دانای بیکردار چون حیوان باربردار 28
- اشاره 33
- 1- نماز در جایگاه معلم اخلاق 35
- 2- گونه های نماز 36
- نخست: نماز توده مردم (عوام) 36
- دوم: نماز ویژگان درگاه حق (نماز متقیان) 39
- سنگربانی از دین خدا؛ روی آوردن به مسجد 39
- سوم: نماز بندگان فروتن (خاشعان) 40
- 3- رابطه حادث با قدیم: «قومیت حضرت حق» 41
- 4- نماز؛ معلم اخلاق در آوردگاه عمل 43
- اشاره 43
- نور در مقابل تیرگی 44
- 5- نماز؛ گشایشگر تنگنا ها و سختیها 45
- 6- دنیا بسان دریا 48
- 7- پستی آفرینی کم شمردن نماز 49
- 8-نماز شب؛ راه رسیدن به مقام محمود 50
- 1- اهمیت شب ولادت حضرت مهدی رحمه الله تعالی فرجه 52
- 2- منظور آیه استخلاف؛ شیعیان اثناعشری 54
- ٣- دو شرط فرج: آمادگی و انتظار 57
- 4- رهروی راه رهبری، وظیفه ای همگانی 59
- 5-1 آشکار نشدن نشانه های بارداری 61
- اشاره 61
- 5-2 عمر حضرت مهدی « عجل الله تعالی فرجه » 63
- 5-3 نحوه ظهور حضرت حج( ت عجل الله تعالی فرجه ) 65
- اشاره 68
- اشاره 68
- 1- دو مشکل بزرگ جامعه بشری 68
- 1-1 اختلاف طبقاتی 68
- 1-2 اضطراب خاطر 69
- 2- اسلام و حل مشکل طبقاتی 70
- 3- اسلام گشایشگر پریشانی و نگرانی 74
- 4-2 ایمان از راه تقوا 75
- 4- اقسام ایمان: 75
- 4-1 ایمان از راه برهان 75
- 6- وعده های خدا به مؤمنان 78
- 7- برهان لم بر وجود مدبری حکیم 82
- اشاره 86
- 2- اقسام تسلیم و رضا 90
- 3-اقسام لطف 93
- 4- عدم تسلیم؛ انکار عملی احکام الهی 95
- اشاره 100
- 5-در سرازیری گناه 100
- توجیه گری کار شیطان و شیطان صفتان 102
- اشاره 106
- 1- مهمترین شاهد: خداوند 107
- 2- معصومان ( علیهم السلام ) 108
- اشاره 114
- 1-قرآن و گواهی جهان و اعضای انسان 115
- 3- قرآن و گواهی کردار آدمی 119
- 3-تجسم اعمال 121
- 4- حبط عمل 124
- 5۔ غفلت انسان 125
گناه واقع شدید، تقاضا دارم، توجیه گری نکنید، که این خیلی خطر دارد. انسان گناه کند و گناهش را توجیه بکند؛ این دیگر موفق به توبه نمی شود. آنکه راستی وقتی گناه میکند خودش را مقصر بداند، آن خانمی که بدحجاب است، بی حجاب است اما خود را مقصر میداند این قابلیت دارد که توبه کند و رستگار بشود؛ اما آن که فوکول می گذارد، با توجیه گریهایش این فوکول را یک ارزش حساب میکند. چادر را یک ضدارزش حساب می کند، و با توجیه گریهایش، این ضدارزش، ارزش می شود. این خانم است، که رستگار نخواهد شد ( فلن تفلح أبدأ ).
گرچه این جمله چون مختص به طلبه ها نیست، شاید خیلی عالی نباشد، ولی این جمله را به همه بگویم، مخصوصا به اهل علم:
مؤسس حوزه علمیه قم، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم یزدی - رضوان الله تعالی علیه. آن مردی که به قول حضرت امام خمینی - أعلی الله مقامه ، این انقلاب از برکات اوست؛ فرموده بود که به طلبه نگویید «غیبت نکن»، برای این که اول تفسیق و بعد غیبت می کند و اگر هم گفتید، اصرار نکنید، برای این که اول تکفیر میکند و بعد غیبت می کند. این جمله از این مرد بزرگ برای ما سرمشق بزرگی است. اگر غیبت کردی، بدان گناهش بزرگ است، دیگر خواهش دارم تفسیقش نکن، خواهش دارم، تکفیرش نکن. خواهش دارم، توجیه گری در غیبت نکن .
اگر -العیاذ بالله ربا خوردی، بدان که گناه بزرگی کردهای؛ اما توجیه نکن. دیگر به اینجا نرسد، که بگویی نمی شود، نظام بدون ربا سرپا باشد. این دیگر خطر دارد.
توجیه گری کار شیطان و شیطان صفتان
هشدار میدهم، که اگر - العیاذ بالله - نگاههای آلوده نداشتی، کارهای بیجا داشتی و خطاکار بودی؛ اما مواظب باش روی این کارهای بیجا توجیه نکن، که توجیه گری کار شیطان است. اول کسی که گناهش را توجیه کرد شیطان است و اتفاقا شیطان هم که رانده خدا شد، برای همین توجیه گری هایش بود !