اخلاق محسنی صفحه 301

صفحه 301

تازه رویی و انبساط و نشاط در سخاوت عظیم معتبر است

مرد بخشنده را به وقت سخا تازه رویی سخاوت دگر است

ششم تا بر کسی وثوقی تمام نداشته باشد - و بارها صفات او را نیازموده باشد - او را پیش پادشاه تعریف نکند و ستایش ننماید تا به وقت آزمایش شرمنده نشود.

داستان زرّاق و نایب سلطان سنجر

آورده اند که: زرّاقی(1) نزدیک یکی از نواب سلطان سنجر آمد گیسوها گذاشته و قدری جامه کعبه آورده، گفت: من مردی ام از اهل بیت رسالت پناه صلی الله علیه و آله و سلم، و امسال به حج رفته بودم و جهت سلطان حج گذارده ام و بر سر روضه مقدسه حضرت رسالت پناه صلی الله علیه و آله و سلم برای شاه و ارکان دولت او به حضور قافله حجاج دعا کرده ام، اگر مرا به خدمت سلطان رسانی هر آینه از تو منت وار شوم و بدین بشارت که آورده ام مرا نیز نوازش فرماید، آن نائب این صورت را تحقیق نکرده نزد سلطان آمد و آن حاجی علوی را تعریف بسیار کرد، چنان که سلطان مشتاق شده به احضار او فرمان داد، چون آن عزیز را حاضر گردانیدند سلطان را دست بوس کرده بر حاشیه بساط نشست. سلطان پرسید که: از کجایی ؟ گفت: از شهر اصفهان. فرمود که: کی حج کردی ؟ گفت: امسال. قضا را ایلچی از نزد حاکم اصفهان در مجلس آمده بود، چون نام اصفهان شنید و آن کس را دید گفت: ای شاه من این کس را می شناسم او سید نیست، بلکه از لولیان(2) آن ولایت است و بیشتر از ایشان موی بر سر دارند و من در همه این سال وی را در صفاهان می دیدم و در روز عید اضحی به در خانه من آمده بود به طلب گوشت قربانی. سلطان به غایت متأثر شده روی به آن نائب کرد که: نیک سید نامدار و حاجی بزرگوار را به خدمت ما


1- (1) زرّاق: بالفتح و التشدید: صاحب ریا و نفاق.
2- (2) لولی: کولی، غربتی، غربال بند. جمع: لولیان.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه