اخلاق محسنی صفحه 87

صفحه 87

سخنی از مأمون در عفو

از مأمون خلیفه منقولست که اگر مردمان بدانند که ما را چه لذّتی است در عفو کردن و چه بهجتی(1) از سر گناه کسی در گذشتن، هر آینه تحفه ی درگاه ما جز گناه نیارند.

مجرم گر این دقیقه بداند که دم به دم ما را چه لذّتی است ز عفو گناه کار

همواره ارتکاب جرایم کند به عمد پیوسته نزد ما گنه آرد به اعتذار

پرسش اسکندر از ارسطو

اسکندر از ارسطو پرسید که: در باب فلان گنه کار چه می گوئی ؟ حکیم گفت: ای ملک! اگر گناه نبودی، صفت عفو که بهترین فضیلتی است، از کسی ظاهر نشدی. پس گناه آئینه عفو است و گنه کار سبب ظهور آن صفت شده، درباره ی او عفو باید کرد که آن معنی به ظهور رسد. بیت:

گناه آئینه ی عفو و رحمت است ای شیخ مبین به چشم حقارت گناه کاران را

اسکندر گفت: عفو در چه وقت نیکو است ؟ گفت: در وقت قدرت و ظفر(2) بر خصم، تا بدان عفو، شکرگزاری ظفر کرده باشد.

ظفریابی پادشاهی بر دشمن

و در حکایت آمده است که: پادشاهی بر دشمن خود ظفر یافت و او را اسیر کرده، در معرض عتاب باز داشتند. پادشاه ازو پرسید که: خود را چون می بینی ؟ جواب داد که: خدای تعالی چیزی که دوست می دارد، آن عفو است و تو چیزی دوست می داشتی که آن ظفر است. پس چون حضرت عزّت ظفری که دوست می داشتی به تو ارزانی فرمود و عفوی که


1- (1) بهجت: سرور و شادمانی.
2- (2) ظفر: پیروزی.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه