هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 176

صفحه 176

غذای من لذت ذکر خدا است. موسی ((علیه السلام))پرسید: آیا از آنچه در دنیا یافت میشود آرزو داری؟ عرض کرد: آری! آرزویم این است که یک قطره از آب این دریا را بیاشامم. حضرت موسی ((علیه السلام))تعجب کرد و گفت: ای مرغ! میان منقار تو و آب دریا فاصله ای نیست، چرا منقار را به آب نمی رسانی؟ عرض کرد: می ترسم لذت آن آب مرا از لذت یاد خدا باز دارد. پس موسی از روی تعجب دو دست خود را بر سر زد.(1)

حکایت 253: بوریای رنگارنگ

شیخ اجل سعدی ۔ چنان که به ایشان نسبت داده اند . می گوید: آن پیر گفتا دریغا که خلقان در میگذرند و خوش ترین چیزی ناچشیده اند. گفتند: آن چیز کدام است؟ گفت: یک ذره اخلاص که او می فرماید: «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ (2)». بنده ی درویش اگر یک ذره اخلاص چشیده بودی، پروای کونین(3) وعالمین و اعراض و اعتراض نداشتی. جوانمردا؛ رقم قبول بدان طاعت کشند که اخلاص، مقارن وی بود.(4)

ای درونت برهنه از نقوی

کز برون جامه ی ریا داری

پرده ی هفت رنگ در مگذار

تو که در خانه بوریا داری(5)

حکایت 254: از علی أموز اخلاص عمل

مرحوم حاج شیخ عباس قمی - صاحب کتاب مشهور مفاتیح الجنان - در کتاب منتهی الآمال می نویسد: روایت شده است که حضرت امیرالمؤمنین ((علیه السلام))عصابه (پیشانی بند) داشت که وقتی به جنگ عظیمی می رفت ، آن را می بست. چون خواست به جنگ «ذات السلاسل(6)» تشریف ببرد نزد فاطمه رفت و آن عصابه را طلبید ، فاطمه (علیها السلام) گفت: پدرم مگر تو را به کجا می فرستند؟ حضرت گفت: مرا به «وادی الرمل» می فرستند. حضرت فاطمه تا از خطر آن سفر گریان شد، پس در این حال حضرت رسول داخل شدند و از فاطمه پرسیدند: چرا گریه میکنی؟ آیا می ترسی شوهرت کشته شود؟ ان شاء الله کشته نمی شود. حضرت امیر عرض کرد: یا رسول الله ! نمی خواهی کشته شوم و به بهشت بروم؟ پس حضرت امیر روانه شد و حضرت پیامبر تا مسجد احزاب همراه او رفتند و چون مراجعت کرد، حضرت رسول با صحابه به استقبال آن حضرت بیرون رفتند و صحابه از دو طرف صف کشیدند و چون نظر حضرت شاه ولایت بر خورشید سپهر نبوت افتاد خود را از اسب به زیر افکند و خدمت حضرت شتافت و حضرت را بوسید، پس حضرت فرمودند: یا علی! سوار شو که خدا و رسول از تو راضی اند. آن گاه حضرت امیر از شادی این بشارت گریان شد و به خانه برگشت و مسلمانان غنیمت های خود را گرفتند. حضرت رسول از بعضی از لشکر پرسید:


1- یکصده موضوع پانصد داستان 45/1 - 46؛ به نقل از: خزینه الجواهر /318
2- غافر / 14، ترجمه: خدا را بخوانید و دین خود را برای او خالص کنید.
3- دو جهان هستی (دنیا و آخرت)
4- کلیات سعدی 65/4 (مجلس پنجم از مجالس پنجگانه در وعظ و نصیحت).
5- سعدی
6- وجه تسمیه (دلیل نامگذاری) این جنگ به «ذات اللاسل» آن است که حضرت امیر ((علیه السلام))چون بر دشمنان ظفر بافت، اکثر مردان آنان را کشت و زنان و اطفالشان را اسیر کرد و بقیه ی مردان ایشان را به زنجیرها و ریسمان ها بست.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه