هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 193

صفحه 193

خوبی او گواهی دادند، من از کردارش گذشتم و او را عفو کردم با این که از باطنش خبر داشتم.

محدث بزرگوار سید نعمت الله می گوید: شاید شیخ جلیل معاصر، علامه ی مجلسی صاحب بحار الأنوار، به همین حدیث استناد کرده استحباب شهادت چهل مؤمن را به نیکی و خوبی در کفن برادر مؤمن خود و من خودم از کسانی بودم که در حال حیات علامه مجلسی بر کفن ایشان شهادت نوشتم. در کتاب شرح تهذیب سید آمده است: روز جمعه ای علامه مجلسی در مسجد جامع اصفهان به منبر تشریف برده بودند تا مردم را موعظه نمایند، ابتدا عقاید خود را در مورد ایمان و توابع آن اعتراف کردند، سپس گفتند: ای مردم! اعتقاد من این است، خواهش می کنم آنچه شنیدید بر کفن من گواهی دهید، سپس کفن خودشان را به مسجد آوردند و مردم گواهی خویش را بر آن نوشتند.(1)

حکایت 284: مسخره ی دربار فرعون

آورده اند: فرعون، کسی را داشت که از افعال و سخنان او لذت می برد و می خندید، روزی به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردی را دید که لباس های ژنده بر تن و عصایی بر دست دارد، پرسید: تو کیستی؟ گفت: موسی پیامبر خدایم که خداوند مرا برای دعوت به توحید پیش فرعون فرستاده است. فرد مسخره از همان جا برگشت، لباسی شبیه لباس موسی پوشید و عصایی هم به دست گرفت، پیش فرعون بازگشت و سخن گفتن حضرت موسی را تقلید کرد. آن حضرت از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامی که زمان کیفر فرعون رسید، خداوند او را با لشکرش در رود نیل غرق ساخت و آن مرد تقلیدگر را نجات داد.

موسی ((علیه السلام))عرض کرد: پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردی با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: ای موسی! من کسی را که به دوستانم شبیه شود عذاب نمی کنم اگرچه عملش بر خلاف طریقه ی آنها باشد.(2)

حکایت 285: آتش چه کسی را می سوزاند؟

حضرت رسول در یکی از سفرها از محلی می گذشتند، زنی مشغول نان پختن بود، به او گفتند: این شخص که از این جا می گذرد پیامبر است. زن کودک شیرخوار خود را در آغوش گرفت و خدمت ایشان آمد و عرض کرد: ای رسول خدا ! مگر شما نمیفرمایید خداوند به بنده اش مهربان تر از مادر است به فرزند، به طوری که برای من نقل کرده اند؟

حضرت فرمودند: آری! چنین است. گفت: یا رسول الله ! مادر هرگز راضی نمی شود فرزند دلبندش را در تنوری افروخته بیندازد. پیامبر اکرم گریستند و فرمودند: خداوند نیز به آتش عذاب نمی کند مگر کسی را که تکبر ورزد از گفتن «لا إله إلا الله».(3)


1- پند تاریخ 103/2 -104؛ به نقل از: روضات الجنات / 121.
2- پند تاریخ 105/2 - 106؛ به نقل از: الأنوار النعمانیه / 354
3- پند تاریخ 107/2 ، سید نعمت الله جزایری می گوید: منظور از گفتن «لا إله إلا الله» با التزام به شرایط آن است چنانچه حضرت رضا((علیه السلام))فرمود: من از شرایط «لا إله إلا الله» هستم: یعنی اعتقاد به این که آن بزرگوار، آبا و فرزندان ارجمندش امام هستند و اطاعت از ایشان واجب است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه