هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 227

صفحه 227

نزد من هستید.

پس بار خود را در خانه ی حضرت فرود آورد و تا زمانی که در مدینه بود مهمان امام بود و از محبان و معتقدان اهل بیت (علیهم السلام) شد.(1)

سنگ بد گوهر اگر کاسه ی زرین بشکست

قیمت سنگ نیفزاید و زر، کم نشود؟(2)

حکایت 337: شیخ جعفر کاشف الغطاء

شیخ جعفر کاشف الغطاء یکی از علمای بزرگ و حلیم بود. روزی شیخ مبلغی بین فقیران تقسیم کرد و پس از آن به نماز جماعت ایستاد.

بین دو نماز که مردم مشغول خواندن تعقیبات بودند، سید فقیری آمد و با بی ادبی مقابل امام جماعت ایستاد و گفت: ای شیخ! مال جدم (خمس) را به من بده.

فرمود: قدری دیر آمدی، متأسفانه چیزی باقی نمانده است. آن گاه سید با کمال جسارت آب دهان خود را به ریش شیخ انداخت!

شیخ نه تنها هیچ گونه عکس العمل خشونت آمیزی از خود نشان نداد، بلکه برخاست و در حالی که دامن خود را گرفته بود میان صفوف نمازگزاران حرکت کرد و گفت: هر کس ریش شیخ را دوست دارد به این سید کمک کند. مردم که ناظر این صحنه بودند اطاعت کردند و دامن شیخ را پر از پول کردند. سپس همه ی پول ها را آورد و به آن سید تقدیم کرد و به نماز عصر ایستاد.(3)

دریای فراوان نشود تیره به سنگ

عارف که برنجد، تنگ آب است هنوز(4)

حکایت 338: شرط جانشینی پیامبر

از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: ذوالکفل - که نام او در قرآن آمده(5) - چه کسی بوده؟ فرمودند: مردی(6) به نام عوید در حضرموت زندگی میکرد، هنگام وفاتش که رسید گفت: کسی جانشین من می شود که پیوسته بردباری نماید و خشمگین نشود؟

جوانی آمد و این شرط را قبول کرد، به او توجهی نکرد. برای مرتبه ی دوم تکرار کرد، بازهمان جوان حرکت کرد. این مرتبه او را پذیرفت. پس از چندی رحلت کرد. جوان جانشین او شد و خداوند او را به پیامبری منصوب


1- یکصد موضوع، پانصد داستان 218/1 ؛ به نقل از منتهی الامال 222/1 .
2- سعدی
3- یکصد موضوع، پانصد داستان 218/1 - 219؛ به نقل از: فوائد الرضویه / 74.
4- سعدی
5- در سوره ی مبارکه ی انبیاء آیه ی 85 و سوره ی مبارکه ی ص آیه ی 48.
6- آن مرد خودش یکی از پیامبران بود.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه