هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 265

صفحه 265

مؤمن پیوسته مورد امتحان واقع می شود، گناه می کند و توبه می نماید، باز گناه می کند و فورا توبه می نماید. خداوند می فرماید: (إن الله یحب التوابین و یحب المتطهرین)(1)

حکایت 391: مخترع دین و توبه

حضرت صادق علی فرمود: مردی در زمانهای گذشته زندگی می کرد، او در جست و جو بود دنیا را از راه حلال به دست آورد و ثروتی فراهم نماید؛ ولی نتوانست. از راه حرام جدیت کرد باز هم نتوانست. شیطان برایش مجسم شد و گفت: از راه حلال خواستی ثروتی فراهم کنی نشد و از راه حرام هم نتوانستی، اکنون مایلی راهی به تو بیاموزم که به خواسته ی خود برسی و ثروت سرشاری به دست آوری و عده ای هم پیرو پیدا کنی؟ گفت: آری! مایلم.

شیطان گفت: از خود کیش و دینی اختراع کن و مردم را به سوی أن دعوت کن. آن مرد به دستور شیطان رفتار کرد، مردم گردش را گرفتند و از او پیروی کردند و به آنچه مایل بود از ثروت دنیا رسید. روزی ناگاه متوجه شد که چه کار ناشایستی کرده است. با خود گفت: خیال نمیکنم توبه ای داشته باشم مگر اشخاصی را که به واسطه ی من گمراه شده اند متوجه کنم که آنچه از من شنیده اند باطل و ساخته خودم بوده است، شاید توبه ام پذیرفته شود.

آن گاه به پیروان خود یک یک مراجعه کرد و به آنها گوشزد کرد که آنچه گفتم باطل است. آنها جواب میدادند: دروغ می گویی، گفتار سابق تو حق بود اکنون در کیش و دین خود شک کرده و گمراه گشته ای. وقتی جواب آنها را شنید غل و زنجیری تهیه کرد و به گردن خود آویخت و گفت: این زنجیرها را باز نمی کنم تا خدا توبه ام را بپذیرد.

خداوند به پیامبر آن زمان وحی کرد که به فلانی بگو: قسم به عزتم اگر آنقدر مرا بخوانی و ناله نمایی که بند بندت از هم جدا شود دعایت را مستجاب نمیکنم مگر کسانی که به کیش تو مرده اند و آنها را گمراه کردهای، به حقیقت کار خود اطلاع دهی و از کیش تو برگردند.[این کار نیز برایش امکان نداشت.](2)

حکایت 392: یا من له الدنیا و الآخره!

اورده اند: مردی بود که عمر خود را در معصیت به سر برده و در مدت عمر، هرگز خبری از او صادر نشده بود و از هیچ معصیتی دوری نمی کرد به گونه ای که صلحای عصر و پرهیزگاران روزگارش از او دوری می جستند و از او نفرت داشتند.

ناگاه قضا دست بر دامن عمرش دراز کرد و ملک الموت آهنگ قبض روحش کرد. چون یقین به مرگ کرد نظر در جراید اعمال خود کرد و آن را از اعمال صالحه خالی دید و به جویبار عمل خود نگریست و شاخی که دست امید در آن توان زد نیافت. عاجزانه آهی از دل بی قرار برکشید و بی اختیار گفت: «یا من له الدنیا والآخره


1- اصول کافی 423/2 . 424
2- پند تاریخ 4/ 251 - 252؛ به نقل از: بحار الأنوار 2/ 277
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه