هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 315

صفحه 315

حکایت 458: از چاپلوسی بیزارم!

امام علی(علیه السلام)در آن سخنرانی(1) که در صحرای صین ایراد کرد، چنین فرمود:

... من ناخوش دارم که در پندار شما چنین آید که من خواهان ثنا و ستایشم و سپاس خدا را که چنین نیستم. اگر هم دوست می داشتم که مرا بستایند به سبب فروتنی در برابر پروردگارم آن را ترک می کردم؛ زیرا تنها او است که سزاوار عظمت و کبریا است. بسیار اتفاق افتد که مردم پس از انجام کار مهمی که کرده اند، خواهند که آنان را بستایند، ولی مرا به سبب فرمانبرداری ام از خدا و رفتار نیکویی که با شما داشته ام، به نیکی مستایید؛ زیرا هنوز حقوقی است که من ادای شان نکرده ام و فرایضی بر گردن من است که باید آنها را بگزارم.

آن سان که با جباران سخن می گویید، با من سخن مگویید و از من پنهان مدارید آنچه را که مردم خشمگین هنگام خشمشان پنهان می دارند. همچنین با چاپلوسی و تملق با من برخورد نکنید و مپندارید که گفتن حق بر من گران می آید و نخواهم که مرا بزرگ انگارید؛ زیرا هر کس شنیدن حق بر او گران آید یا نتواند اندرز کسی را در باب عدالت بشنود، عمل کردن به حق و عدالت بر او دشوارتر است. پس با من از گفتن حق یا رأی زدن به عدل باز نایستید؛ زیرا من در نظر خود بزرگتر از آن نیستم که مرتکب خطا نشوم و در اعمال خود از خطا ایمن باشم؛ مگر آن که خدا مرا در آنچه با نفس من رابطه دارد، کفایت کند؛ زیرا او تواناتر از من به من است. ما و شما بندگانی هستیم در قبضه ی قدرت پرور دگاری که پرورش دهنده ای جز او نیست. او صاحب اختیار ما است در آنچه خود به آن اختیار نداریم. او است که ما را از آنچه در آن غوطه وریم، بیرون میکشد و به راهی که صلاح ما در آن است، می برد. او بود که ما را پس از گمراهی، هدایت کرد و پس از نابینایی، بینایی بخشید! (2)

حکایت 459: از علی ((علیه السلام))دفاع کرد!

روزی ابوامامه باهلی(3) بر معاویه وارد شد، معاویه او را پهلوی خود نشاند، دستور داد غذا آوردند، با دست خود لقمه در دهان ابوامامه گذاشت. پس از صرف غذا با دست خود سر و محاسن او را معطر کرد، سپس یک کیسه طلا نزد ابوامامه گذاشت و پس از انجام همه این کارها گفت: تو را به خدا من افضل و بهترم یا علی بن ابی طالب؟ ابوامامه گفت: اگر قسم هم نمیدادی راستش را میگفتم. به خدا قسم علی از تو بافضیلت تر و کریم تر است، اسلامش با سابقه تر و خویشاوندی اش با رسول خدا نزدیک تر است و نسبت به مشرکان سختگیرتر و زحمات و خدماتش به اسلام از تو بیشتر است. ای معاویه! میدانی علی کیست؟ او پسر عموی رسول خدا میوه و شوهر سیده النساء و پدر حسن و حسین سید جوانان اهل بهشت و برادر زاده ی حمزه سید الشهدا و برادر جعفر ذوالجناحین أست، تو چگونه خود را با چنان شخصیتی برابر می کنی؟! ای معاویه!


1- موضوع سخنرانی حقوق متقابل رهبری و مردم است.
2- نهج البلاغه، ترجمه دشتی / 440، خطبه ی 216.
3- ابوامامه با هلی نامش صدی بن عجلان است. وی از اصحاب رسول خدا (ص) برد و در شام سکونت داشت. معاویه برایش نگهبان گذاشته بود و در سال 86 هجری در شام از دنیا رفت.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه