هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 328

صفحه 328

دخترک کوچک که یادگار من است برای زیارت خانهی خدا حرکت کنید، پس از آن جا وقتی به مدینه رسیدید دخترم را اول شهر پیاده کنید او خودش به هر طرف خواست برود مانع نشوید، شما هم پشت سر او بروید تا این که به منزل بزرگی می رسد. همان جا خانه ی ما است، داخل می شود، در آن خانه فقط زنهای بی سرپرست که مادر من نیز بین آنها هست زندگی میکنند.

قاسم از دنیا رفت، تمام وصیت های او را انجام دادند. این خانواده با اندوه به سوی مکه حرکت کردند، مراسم حج را به جای آورده، به مدینه بازگشتند. پیرمرد، دختر قاسم را بر زمین گذاشت، او هم رفت تا به خانه ی بزرگی رسید، داخل شد. همین که زنان چشمشان به این دختر کوچک افتاد هر یک از این گل نوش گفته سؤالی میکردند؛ ولی آن یتیم اشک می ریخت و به چهره ی آنها با دقت نگاه میکرد. مادر قاسم آمد، چشمش که به دختر افتادگریست و او را در آغوش گرفت و گفت: به خدا قسم این بازمانده ی پسرم قاسم است. زنها پرسیدند: از کجا میدانی؟ گفت: زیرا شباهت زیادی به پسرم دارد، آن گاه دخترک گفت: مادر و پدربزرگم بیرون منزل هستند.

میگویند: مادر قاسم بعد از شنیدن مرگ فرزندش بیمار شد و سه روز بیشتر زندگی نکرد. مدفن قاسم بن الکاظم عالی در شش فرسخی حله معروف است.(1)

که حکایت 482: خوردن مجازی

مردی نزد رسول خدا آمد و از گرسنگی شکایت کرد. آن حضرت کسی را نزد همسران خود فرستادند که اگر خوراکی پیش شما یافت میشود به این مرد بدهید. گفتند: غیر از آب چیزی پیدا نمی شود. پیامبر و فرمودند: کیست امشب این مرد را خوراک دهد؟ علی عرض کرد: من امشب او را مهمان میکنم.

آن گاه امیر مؤمنان به خانه ی فاطمه الا آمد و پرسید: خوراکی یافت میشود که از این مرد پذیرایی کنیم؟ فاطمه ت گفت: مختصری که بچه ها را کفایت کند هست؛ ولی مهمان را بر فرزندان خود مقدم میدارم.

علی فرمود: بچه ها را بخوابان و چراغ را خاموش کن. سپس ظرف غذا را بر زمین گذاشت. علی دهان خود را حرکت می داد و چنان می کرد که مشغول خوردن است تا میهمان با خاطری آسوده غذا بخورد، همین که آن مرد به اندازهی کافی خورد دست از غذا کشید. کاسه را به فضل خداوند پر از غذا یافتند. صبحگاه که امیر مؤمنان برای نماز به مسجد رفت، بعد از انجام فریضه، پیامبر اکرم و به علی(علیه السلام)نگاهی کردند و قطرات اشک از دیده فرو ریختند و فرمودند: یا ابالحسن! دیشب خداوند از عمل شما در شگفت شد و این آیه را فرستادن ( و یؤثرون علی أنفسهم و لو کان بهم خصاصه )(2) ؛ دیگران را بر خویش مقدم می دارند اگرچه خود تنگدست و گرسنه باشند.(3)


1- پند تاریخ 2/ 72؛ به نقل از: شجره طوبی / 210.
2- حشر /9.
3- پند تاریخ 2/ 74؛ به نقل از: بحار الانوار 514/9
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه