هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 360

صفحه 360

بازگشت تو را مخیر می کنم یا پول او را میدهی با خودش را برمی گردانی. این پیشنهاد را پذیرفت. پس از چندی خلیفه خواستار کنیزی شد، توصیف همان کنیز را پیش خلیفه کردند. او را به قیمت بسیار زیاد به خلیفه فروخت. پس از بازگشت آن مرد از مسافرت تمام پول را به او رد کرد؛ ولی صاحب کنیز نگرفت و گفت: این مال به تو تعلق دارد و من بیش از مقداری که همان اول برای کنیز تعیین کرده ام برنمی دارم. بر اثر مخالفت با هوای نفس به مقصود نیز رسید.(1)

مراد هر که برآری، مطیع امر تو گشت

خلاف نفس که فرمان دهد، چو بافت مراد(2)

حکایت 521: بشر حافی

شهید ثانی از کتاب مدهش ابوالفرج جوزی نقل کرده است: چون بشر حافی مریض شد به همان مرضی که بر اثر آن فوت کرد . دوستانش در کنار بالینش جمع شدند و گفتند: باید ادرارت را به طبیب نشان بدهیم تا راهی برای علاج مرضت اختیار کند. گفت من در پیشگاه طبیبم، هر چه بخواهد با من میکند. گفتند: این کار باید حتما انجام شود. گفت: مرا رها کنید. طبیب واقعی مریضم کرده است. رفقای بشر اصرار ورزیدند که طبیبی نصرانی هست بسیار حاذق. فردا که ادرارش را نزد طبیب بردند نگاهی کرد و گفت: حرکت بدهید، حرکت دادند، گفت: بر زمین بگذارید، گذاشتند سپس گفت: حرکت دهید تا سه مرتبه. یکی از آنها گفت: در مهارت تو بیش از این شنیده بودیم که سرعت تشخیص داری؛ ولی حالا میبینیم چند مرتبه حرکت می دهی و بر زمین میگذاری.

طبیب گفت: به خدا سوگند در مرتبه ی اول فهمیدم؛ ولی از تعجب، عمل را تکرار میکنم، اگر این ادرار شخص نصرانی است، متعلق به راهبی است که از خوف خدا کبدش فرسوده شده و اگر از مسلمان است قطعأ از بشر حافی است. گفتند: همان طور که تشخیص دادی از بشر است. همین که نصرانی این حرف را شنید مقراضی گرفت و تار (کمربند) خود را پاره کرد و گفت: «أشهد أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله». رفقای بشر با عجله نزد او آمدند تا اسلام آوردن طبیب را بشارت بدهند، همین که چشمش به آنها افتاد گفت: طبیب اسلام آورد؟ گفتند: آری! تو از کجا خبردار شدی؟ گفت: وقتی شما رفتید مرا خواب گرفت در عالم خواب یک نفر به من گفت: به برکت آبی که برای طبیب فرستادی آن مرد مسلمان شد. ساعتی نگذشت که بشر از دنیا رفت.(3)

حکایت 522: سودمند شدن کافر

مرد کافری در بازار بغداد می آمد، مردم گرد او جمع می شدند و او به آنها خبر می داد از آنچه در منزل یا نیت


1- پند تاریخ 2/ 232؛ به نقل از : الانوار النعمانیه / 119.
2- سعدی
3- پند تاریخ 232.232/2 ؛ به نقل از: روضات الجنات / 132.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه