هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 37

صفحه 37

ظاهر کوفه بود] به سوی مدینه شتافت و به محضر مبارک حضرت امام صادق ((علیه السلام))رسید(1) و اشکال ابن ابی العوجاء را برای آن حضرت باز گفت. امام فرمود: منظور از عدالت در آیه ی اول عدالت در نفقه و خرجی، رعایت حقوق همسری و طرز رفتار است؛ اما مراد از عدالت در آیه دوم که امری محال شمرده شده، عدالت در تمایلات قلبی و محبت است؛ بنابراین، تعدد زوجات در اسلام ممنوع و حرام نیست و با داشتن شرایطی جایز است. هشام از سفر، بازگشت و پاسخ امام را به ابن ابی العوجاء گفت. ابن ابی العوجاء پس از شنیدن پاسخ، سوگند یاد کرد که این پاسخ از تو (هشام) نیست!(2)

حکایت 49: غایت ظلم

شیخ اجل سعدی می گوید: آورده اند که نوشین روان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود، غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بستان، تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند: از این قدر چه خلل آید؟ گفت: بنیاد ظلم در جهان، اول اندکی بوده است. هر که آمد، بر او مزیدی کرد، تا بدین غایت رسید!

اگر ز باغ رعیت، ملک خورد سیبی

برآورند غلامان او، درخت از بیخ

به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد

زنند لشکریانش، هزار مرغ به سیخ(3)

حکایت 50: حق تقدم

امیرالمؤمنین علی ((علیه السلام))می فرماید: روزی پیامبر در حال استراحت بود که فرزندم حسن آب خواست، ایشان نیز قدری شیر دوشیدند و کاسه ی شیر را به دست وی دادند. در این حال حسین از جای خود بلند شد تا شیر را بگیرد؛ اما رسول خدا شیر را به حسن دادند. حضرت فاطمه که این منظره را تماشا میکرد، عرض کرد: یا رسول الله گویا حسن را بیشتر دوست دارید؟ پیامبر فرمودند: چنین نیست، علت دفاع من از حسن، حق تقدم او است؛ زیرا زودتر آب خواسته بود. باید نوبت را مراعات کرد.(4)

حکایت 51: نتیجه ی عدالت!

ابن ابی الحدید(5) در شرح نهج البلاغه اش می نویسد: ابوجعفر منصور دوانیقی روزی از عمرو(6) بن عبید تقاضای پند و اندرز کرد. عمرو گفت: از آنچه شنیده ام، بگویم یا از چیزهایی که دیده ام؟ منصور گفت: شنیدن


1- آورده: امام صادق (ع) از امدن هشام به مدینه در غیر وقت حج و عمره ، تعجب کرد؛ از این رو هشام علت امدن خود را عرض ان حضرت رسانید
2- جلوه هایی از نور قرآن در مناظره ها، نکته ها و قصه ها ! 18-19؛ به نقل از : هشام بن الحکم / 85: الکافی 5/ 362، کتاب النکاح، باب 37 ح 1؛ تفسیر نمونه 4/ 155؛ به نقل از: تفسیر برهان 420/1
3- . گلستان باب اول، حکایت 19
4- داستان های بحار الأنوار 21/1 ؛ به نقل از: بحار الأنوار 43/ 283
5- ابو حامد عز الدین عبد الحمید بن هبه الله کعروف به این ابی الحدید (م 655-586 ه.ق)
6- واو در کلمه «عمرو» همیشه ناخوانا است ، برخی به اشتباه واو را تلفظ می کنند (به عنوان مثال ان را بر وزن «مهرو» می خوانند)
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه