هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 409

صفحه 409

وقتی به حبشه رسیدند پس از چند روز اقامت عماره با زن نجاشی رفت و آمدی پیدا کرد و هر مرتبه که با او ملاقات می کرد جریان را برای عمرو شرح میداد. عمرو می گفت: من باور نمیکنم مگر این که نشانه ای برای اثبات گفته ی خود بیاوری؛ زیرا او زنی نیست که فریب مثل تو را بخورد، اگر راست میگویی درخواست کن از عطر مخصوص نجاشی به تو بدهد، من عطر او را می شناسم. در ملاقات بعدی مقداری از عطر نجاشی گرفت و با خود آورد. عمرو گفت: اکنون گفته ی تو را تصدیق میکنم. عماره را بر این عمل شنیع بیشتر تشویق کرد و در اولین فرصت خود را به نجاشی رساند و نمونهی عطر را نشان داد و جریان را گفت، پس از کشف حقیقت چون به عنوان پیک و میهمان وارد حبشه شده بودند نجاشی از کشتن عماره گذشت؛ ولی دستور داد عده ای از ساحران در باره اش کیفری بیندیشند که از کشتن بدتر باشد. آنها نیز با وسایل مخصوص، جیوه در آلت او کردند. عماره از این عمل متواری شد و با حیوانات وحشی انس گرفت. قریش برای به دست آوردنش در محلی پنهان شدند، روزی با دسته ای از حیوانات برای آب خوردن آمد. او را گرفتند، ولی به اندازهای اضطراب و ناله کرد که در دست آنها جان داد.(1)

می سرخت نمد به دوش کند

بنگ سبزت گلیم پوش کند

دل سیاهی دهند و رخ زردی

بهل این سبز و سرخ گر مردی

بت پرستی ز می پرستی به

مردن عاقلان ز مستی به

چند گویی که باده غم ببرد

دین و دنیا ببین که هم ببرد

هر چه مستت کند حرام است آن

گر شراب است و گر طعام است آن

آب زمزم گرت کند سرمست

رو بشوی از حلال بودن دست(2)

حکایت 579: شراب، برامکه را نابود کرد

هارون الرشید به جعفر بن یحیی برمکی علاقه ی فراوانی داشت و لحظه ای بدون او نمی توانست بگذراند، از طرفی خواهر خود عباسه را نیز بسیار دوست داشت و در بزم های خود چون این دو با هم جمع نبودند هارون بهره ای که می خواست نمی برد. برای رفع این نقص عباسه را به ازدواج جعفر در آورد و از او پیمان گرفت جز در مجلس خودش با او ننشیند. ابتدا جعفر از این کار امتناع ورزید؛ ولی بعد راضی شد و قسم خورد که با او هم بستر نشود.

عباسه جعفر را از جان و دل دوست داشت؛ ولی هر چه بیشتر به او نزدیک میشد و خواسته ی خود را با تضرع میگفت جعفر سرپیچی می کرد و راضی نمیشد. بالاخره از جعفر مأیوس شد و دست به دامن مادر جعفر زد و نسبت به او مهربانی فراوانی کرد و هدایای زیادی بخشید تا دلش را به طرف خود مایل کرد، آن گاه خواسته ی خویش را با او در میان گذاشت. مزایایی برای این ازدواج شرح داد، مادر جعفر فریب نیرنگ عباسه


1- پند تاریخ15/4 ؛ به نقل از: الغدیر 2/ 136.
2- اوحدی مراغه ای.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه