هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 518

صفحه 518

حضرت فرمود: از اسراف کردن می ترسید؟ گفتم: آری! فرمود: آنچه در اصلاح و سلامتی بدن مصرف میشود اسراف نیست. گاهی من دستور میدهم مغز استخوان را با روغن زیتون مخلوط کنند و خود را به وسیله ی آن شست و شو میدهم. اسراف در چیزهایی است که باعث تلف شدن مال و ضرر رساندن به بدن باشد. پرسیدم: سختگیری و به تنگی زندگی کردن چگونه است؟ فرمود: نان و نمک خوردن با این که قدرت داری غذای دیگری بخوری. عرض کردم: میانه روی و اقتصاد در زندگی چگونه به دست می آید؟ فرمود: نان و گوشت و شیر و روغن زیتون و روغن حیوانی، انسان گاهی از این بخورد و گاهی از آن.(1)

حکایت 737: دستور میانه روی

حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام)به عیادت علاء بن زیاد حارثی تشریف بردند، وقتی وسعت خانه او را مشاهده کردند فرمودند: تو خانه ای به این وسیعی برای چه می خواهی با آن که احتیاجت به این خانه در آخرت بیشتر است. اگر بخواهی در آخرت نیز به خانه ی وسیعی برسی در این جا مهمان نوازی کن. صله ی رحم به جا آور و حقوق خود را ادا کن.

علاء عرض کرد: از برادرم عاصم بن زیاد شاکی هستم، فرمودند: چه شکایتی داری؟ عرض کرد: او از دنیا کناره گیری کرده است. آن حضرت امر کردند او را بیاورند. عاصم شرفیاب شد. فرمودند: ای دشمن نفس خود شیطان گمراهت کرده است. چرا بر خانواده و اولادت رحم نمیکنی؟ عاصم گفت: پس چرا شما لباس خشن می پوشی و غذای ساده می خوری؟ فرمودند: من مثل تو نیستم. خدا بر پیشوایان حقیقی لازم کرده خودشان را شبیه تنگدستان قرار دهند تا تنگدستی برای فقیران دشوار نباشد و این گونه تسلی یابند.

در این روایت علی در حالی که علاء را متوجه آخرت مینماید و وسعت خانه را در صورتی که انفاق ننماید برایش عیب می داند، برادرش عاصم را به استفاده کردن از نعمت های دنیا دستور می دهد تا حد وسط و میانه روی به وجود آید و غرض از دنیا و آخرت حاصل شود.(2)


1- پند تاریخ 3/ 221-220 ؛ به نقل از: بحار الانوار 201/15 .
2- پند تاریخ 3/ 221؛ به نقل از: بحار الأنوار 15 / 53.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه