هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 595

صفحه 595

میرزای قمی پس از نماز به سجده افتاد و شکر خدا را به جای آورد که از این بن بست نجات یافته است و در نتیجه مشکل وصلت و ارتباط با شاه به میان نیامد.

جالب تر این که میرزای قمی در نامه ای به شاه نوشت: من مختصر محبت و ارتباطی هم که با تو داشتم آن را هم بریدم. من از تو متنفرم و پنج شنبه از دنیا خواهم رفت. نامه را هم مهر کرد و برای شاه فرستاد.

از قضا نامه زودتر از پنج شنبه به دست فتحعلی شاه رسید. فورا دستور داد کالسکهی او را آوردند، سوار شد و به سوی قم حرکت کرد تا با میرزا دیدار کند. به علی آباد قم که رسید، خبر رحلت میرزای قمی را شنید. دستور داد جنازه را دفن نکنند تا به قم برسد. خود را کنار جنازه ی میرزای قمی رساند و گریه و زاری کرد و گفت: ای میرزا! تو مرا رد کردی؛ ولی من تو را دوست دارم.(1)

حکایت 863:از عشق مجازی تا عشق حقیقی!

گوهرشاد خانم (همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازندهی مسجد معروف گوهرشاد مشهد، پیش از ساختن مسجد به دست اندرکاران گفت: از محل آوردن مصالح ساختمانی تا مسجد برای حیوانات باربر ظرفهای آب و علف بگذارید، مبادا که حیوانی در حال گرسنگی و تشنگی بار بکشد. از زدن حیوانات پرهیز کنید. ساعات کار باید معین باشد و مزد، مطابق زحمت داده شود. نسبت به کارگران و بناها با محبت و نرمی سخن گفته شود، مبادا کسی رنجیده شود. خانه های اطراف را به قیمت مناسب بخرید؛ چرا که مسجد محل عبادت است.

خود گوهرشاد خانم، بیشتر وقتها جهت هدایت و سرکشی حاضر می شد و دستورات لازم را می داد.

روزی یکی از کارگران به طور ناگهانی صورت او را دید و عاشق او شد؛ اما در این باره هیچ چیزی نمی توانست بگوید و مریض شد!

به خانم گزارش دادند: یکی از کارگران که با مادرش زندگی می کند، مریض شده است. او به عیادتش رفت و علت را جویا شد. مادر کارگر جوان گفت: او عاشق شما شده است. خانم با این که عروس شاهزاده بود، اما هیچ ناراحت نشد!

به مادر جوان گفت: باشد، وقتی من از همسرم جدا شدم، با او ازدواج میکنم؛ ولی باید صداق و مهریهی مرا قبل از ازدواج بپردازد و آن این است که چهل شبانه روز در محراب این مسجد نیمه کاره عبادت کند؟

جوان پذیرفت، چند روز از پی عشق او عبادت کرد؛ ولی با توجه خاص امام رضا(علیه السلام)تغییر حال داد، همان واقعیتی که گوهرشاد خانم به آن واقف بود.

پس از چهل روز از حالش جویا شد، جوان به فرستاده ی خانم گفت: به خاطر لذتی که در اطاعت و بندگی حقیقی یافته ام ، از لذت نفس شهوانی پرهیز کرده ام!(2)

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید

شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد(3)


1- کرامات علما / 43: به نقل از: داستان ها و پندها 3/ 50.
2- یکصد موضوع، پانصد داستان 2/ 73. 74: به نقل از: نظام خانواده در اسلام / 310.
3- حافظ.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه