هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 6

صفحه 6

حکایت 1: قرآن مجسم

آورده اند: سعد بن هشام علاقه داشت از اخلاق پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آگاه شود؛ اما پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) رحلت کرده بودند؛ از این رو تصمیم گرفت نزد عایشه به همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله) - برود تا از او در این باره سؤال کند. سعد می گوید: نزد عایشه رفتم و از اخلاق رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سؤال کردم. عایشه گفت: «أما تقرأ القرآن؟»؛ آیا قرآن نمی خوانی؟ جواب دادم: آری! می خوانم. گفت: «کان خلق رسول الله القرآن»؛ اخلاق و خلق و خوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) همانند قرآن بود!(1)

همچو زمین، خواهد آسمان که بیفتد

تا بدهد بوسه بر نعال محمد(2)

حکایت 2: فرمانده ی فداکار

ساعتی به غروب مانده بود. نیروهای گردان به دنبال یکدیگر از فراز و نشیب های کوتاه بیابان های اطراف بستان آزاد شده، عبور می کردند و فرمانده گردان همراه آنان در جست و جوی جای مناسبی برای انجام تمرینات نظامی و عملی بود؛ چون از یک سو، زمان برای انجام یک تک گسترده در منطقه ی عملیاتی «چزابه» نزدیک می شد و از سوی دیگر بسیاری از برادران بسیجی، آموزش نظامی را تنها در کلاس های بسیج شهر خود دیده بودند و عملا با پرتاب نارنجک، آر.پی.جی، خمپاره یا تیراندازی با تیربارهای مختلف بیگانه بودند. به همین جهت در آن روز گردان از قبل به تجهیزات لازم مجهز شد و خود را برای انجام تمرینات عملی، مخصوصا پرتاب نارنجک و آر.پی.جی آماده کرد و به راه افتاد. در این راهپیمایی معمولا با فرمانده حرکت می کردم و گاهی با ایشان از عملیات آینده و مسائل دیگر سخن می گفتم؛ ولی او بیشتر در حال و هوای خود بود و سعی می کرد خود را از دست سؤال های من یا دیگر عوامل مزاحم خلاص کند و به تلاوت قرآن و ذکر خدا مشغول باشد. به هر حال بعد از مدتی به جایی رسیدیم که از رو به رو، خاکریز کوتاهی نمایان شد، این جا برای تمرین عملی، مناسب بود؛ چرا که نیروها بهتر می توانستند پشت خاکریز پناه بگیرند و نارنجک ها را به طرف دیگر پرتاب کنند.

هوا کم کم تاریک میشد و خورشید در افق مغرب از دیده پنهان می گشت. فرمانده گردان دستور توقف داد. جایی که ما توقف کردیم کمی ناهموار بود و گاهی هم بوته هایی سر از زمین بر آورده بودند به طوری که اگر نارنجک یا چیزی مانند آن به زمین می افتاد به راحتی دیده نمی شد. به هر حال تمرینات شروع شد، ابتدا چند نفر هر کدام یک گلوله آر.پی.جی پرتاب کردند بعد تیربارچی ها با تیربارهای خود مقداری رگبار بستند، پس از آن نوبت به نارنجک ها رسید. هفت نارنجک وجود داشت که فرمانده گردان شش قبضه آنها را بین نیروها


1- قصه های قرآن / 134، به نقل از: المحجه البیضاء 120/4 . منظور از این جمله که «اخلاق رسول خدا، قرآن بود» این است که رسول خدا((صلی الله علیه و آله)) مصداق اولیه و بارز تمامی آیات اخلاقی قرآن بودند که آداب اجتماعی و مکارم اخلاق را آموزش می دهند؛ یعنی رسول خدا((صلی الله علیه و آله)) نخستین فردی بودند که به این گونه آیات عمل می کردند. به همین دلیل خداوند در قرآن مجید، اخلاق عالی پیامبر گرامی اش را این گونه می ستاید:( و إنک لعلی خلق عظیم) ؛ و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری. (قلم / 4)
2- سعدی
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه