هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 63

صفحه 63

این رابطه به داستان زیر توجه کنید:

پس از جنگ جمل، جمعی از سران سپاه دشمن، مانند مروان و ... که بی نهایت با امام علی دشمنی کردند، در جلسه ای گرد هم آمدند و به بررسی اوضاع پرداختند. یکی از آنها گفت: سوگند به خدا ما به این مرد امام علی ((علیه السلام))ظلم کردیم و بیعت او را بدون عذر موجهی شکستیم. به خدا سوگند برای ما آشکار شد که بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روش هیچ کس مانند روش آن حضرت نیک نبود. عفو و بخشش او نیز بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بی نظیر بوده است. برخیزید به حضورش برویم و از اعمال بد خود عذرخواهی کنیم تا ما را ببخشد.

آن گروه برخاستند و در خانه ی امام علی نشستند. امام علی ((علیه السلام))به آنها فرمود: خوب توجه کنید. من بشری مانند شما هستم، با شما سخنی دارم، از من بشنوید، اگر حق بود مرا تصدیق کنید، وگرنه آن را نپذیرید.

شما را سوگند به خدا، آیا میدانید هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رحلت کرد، من نزدیک ترین و بهترین شخص به او و بهترین شخص نسبت به مردم بودم؟ حاضران گفتند: آری تصدیق میکنیم!

امام علی ((علیه السلام))فرمود: شما از من روی گرداندید و با دیگری بیعت کردید. من به خاطر حفظ وحدت مسلمانان تحمل کردم. سپس مقام خلافت به دیگری رسید. باز هم تحمل کردم با این که می دانستید من نزدیک ترین و بهترین مردم به خدا و رسولش بودم. صبر کردم تا او کشته شد و مرا یکی از شش نفر قرار داد. باز تحمل کردم و به اختلاف مسلمانان دامن نزدم، اکنون نزد من آمدید و با من بیعت کردید، چنان که با ابوبکر و عمر بیعت کردید. شما نسبت به بیعت آنها وفا کردید؛ ولی بیعت مرا شکستید. چه شد که بیعت أنها را نشکستید؛ ولی بیعت مرا شکستید؟

حاضران - که سخت شرمنده شده بودند . عرض کردند: یا أمیر المؤمنین! شما مانند بنده ی صالح خدا، حضرت یوسف ((علیه السلام))باش که به برادرانش فرمود: «امروز ملامتی بر شما نیست؛ خداوند شما را می بخشد و او مهربان ترین مهربانان است.»(1)

امام علی ((علیه السلام))با کمال بزرگواری و صفای باطن به آنها فرمود: امروز ملامتی بر شما نیست.

سپس فرمود: میان شما مردی است اشاره به مروان که اگر با دستش با من بیعت کند، با پایش آن را می شکند!(2)

فلیت اکفا حاربتک تقطعت

و أرجل بغی جاولتک جذام

حکایت 92: دزدی از باغ امام کاظم (علیه السلام)

متعب میگوید: امام کاظم ((علیه السلام))در نخلستان خود مشغول بریدن شاخه های درختان بود. یکی از غلامان آن حضرت دسته ای از خوشه های خرما را برداشت و به قصد دزدی پشت دیوار باغ انداخت. من رفتم غلام را


1- یوسف /92.
2- فراز های برجسته از سیره ی امامان شیعه 2/ 152.150 ؛ به نقل از: الامام علی بن ابی طالب، من حبه عنوان الصحیفه /487.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه