هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 648

صفحه 648

دلگیر باشید؟ چه چیز لطف شما را نسبت به من تغییر داده است؟ فرمود: همان چیزی که باعث تغییر عقیده ی تو در باره ی مؤمنان شده است.

عرض کردم: به خدا سوگند! حق آنها و حقیقت اعتقادشان را میدانم؛ ولی از این می ترسم که به انفاق مشهور شوم و بر من هجوم آورند. در جوابم فرمود: مگر نمیدانی هر گاه دو مؤمن با یکدیگر مصافحه میکنند میان دو انگشت آنان صد رحمت از خدا روی می آورد که نود و نه رحمت متعلق است به کسی که برادر دینی خود را بیشتر دوست دارد. اگر یکدیگر را از فرط علاقه ببوسند از آسمان به آنها خطاب می شود که گناهان شما آمرزیده شد، وقتی با هم به راز دل می نشینند ملائکهی موگل و کاتبان کرام به یکدیگر می گویند: از این دو مؤمن دور شویم شاید با هم سخنی دارند که خداوند نمی خواهد ما از راز دل آنها اطلاع پیدا کنیم.

عرض کردم: ممکن است دو ملک کاتب که سخن آنها را می شنوند، دور شوند و در نتیجه گفتارشان را نشنوند و ننویسند با این که خداوند می فرماید: «تلفظ نمیکند سخنی مگر این که دو ملک رقیب و عتید برای ضبط آن آماده اند.»(1)

حضرت صادق از شنیدن سخن من لحظه ای سر به زیر انداخت، آن گاه سر برداشت و در حالی که قطرات اشک از دیده ی او فرو می ریخت فرمود: اسحاق! اگر ملائکه ی نویسنده نشنوند و ننویسند، خداوند به اسرار و پنهانیها عالم و دانا است، او میشنود و می داند. اسحاق! از خدا چنان بترس مثل این که او را می بینی، اگر شک کنی کافر خواهی شد و در صورتی که یقین داشته باشی خدا تو را می بیند و باز مرتکب گناه شوی، او را پست تر از همه ی ناظران قرار داده ای که خجالت نمیکشی، تعالی الله عن ذلک علوا کبیره.(2)

حکایت 950: شبهای امام المتقین ع

حبهی عرنی گفت: شبی من و نوف جلوی خانه خوابیده بودیم، مقداری از شب گذشته بود، ناگاه امیر مؤمنان را دیدیم شبیه انسانهای واله و حیران این آیات را می خواند: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَیٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ رَبَّنَا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَیٰ رُسُلِکَ وَلَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ)(3)، سپس رو به من کرد و فرمود: حبه! بیداری یا خواب؟ عرض کردم: بیدارم مولای من! شما این طور میکنید ما چه کنیم؟

پس در حالی که گریه میکرد فرمود: حبه! خدا روزی را برای حساب قرار داده و ما باید در آن روز به پیشگاه مقدسش بایستیم، کوچکترین عمل ما از نظر او مخفی نیست. حبه! خدا به من و تو از رگ گردن نزدیک تر


1- ق/18.
2- پند تاریخ 214/4 - 215 : به نقل از : مجالس المؤمنین 381/1 .
3- آل عمران / 191-195 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه