هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 675

صفحه 675

حکایت 991: چو قرآن بخوانند دیگر خموش

یکی از علما می گفت: با عده ای برای مراسم حج به مکه مشرف شدیم. در مدینه یک نفر از ما، در گذشت. پس از دفن، مجلس ترحیمی تشکیل دادیم و یکی از قاریان اهل تسنن را برای خواندن قرآن به مجلس دعوت کردیم. قاری آمد و نشست؛ اما قرآن نمی خواند. به او گفتیم: بخوان!

گفت: شما مشغول حرف زدن هستید، تا ساکت نشوید قرآن نمی خوانم. همه ساکت شدیم؛ ولی باز دیدیم نمی خواند. گفت: نشستن شما متناسب با مجلس قرآن نیست؛ از این رو همه دو زانو نشستیم، دیدیم باز قرآن را شروع نمی کند. گفتیم: بخوان؟

قاری گفت: هنوز مجلس برای قرائت قرآن مهیا نشده است؛ زیرا در دست بعضی چای و سیگار است. چای و سیگار را کنار گذاشتیم، آن گاه قاری ستی آیه ای از قرآن را تلاوت کرد و مجلس را ترک کرد. آیه ای را که تلاوت کرد این بود: (وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ)(1)، هنگامی که قرآن خوانده می شود به آن گوش فرا دهید و ساکت باشید، باشد که مشمول رحمت پروردگار قرار گیرید.(2)

چو قرآن بخوانند دیگر خموش

به آیات قرآن فرا دار گوش

پیش بینایان خبر گفتن خطاست

کان(3) دلیل غفلت و نقصان ماست

پیش بینا شد خموشی نفع تو

بهر این آمد خطاب «انصتوا»

حکایت 992: جوان بلهوس

مفضل بن بشیر می گوید: همراه قافله ای به سفر حج میرفتیم. در راه به قبیله ای از اعراب چادر نشین رسیدیم. ضمن بحث و گفت و گو در باره ی آن قبیله، شخصی گفت: در این قبیله، زنی است که در زیبایی و جمال نظیر ندارد و در معالجه و درمان مارگزیدگی مهارتی عجیب دارد.

ما به فکر افتادیم که آن زن را از نزدیک ببینیم و برای دیدن آن زن زیبا، بهانه ای جز معالجه ی مارگزیدگی وجود نداشت.

جوانی از همراهان ما که از شنیدن اوصاف آن زن، فریفته جمال وی شده بود، تکه چوبی از روی زمین برداشت و پای خود را با آن چوب به اندازهای خراشید که خون آلود شد. سپس به عنوان درمان زخم مار به خانه ی آن زن رفتیم و او را از زیبایی مانند خورشید، درخشان دیدیم.

أن جوان، خراش پای خود را نشان داد و گفت: این اثر نیش ماری است که ساعتی پیش مرا گزیده است و اکنون می خواهم که آن را مداوا کنی.

زن زیباروی، نگاهی به خراش پای جوان انداخت و پس از معاینه گفت: این زخم مار نیست؛ ولی از چیزی که به ادرار مار آلوده بوده، خراش برداشته و این آلودگی، بدن را مسموم کرده و علاج پذیر نیست و من اینطور


1- أعراف /204
2- قصه های قرآن/17-18؛ به نقل از: جهاد با نفس1/ 233.
3- مخفف که آن.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه