هزار و یک حکایت اخلاقی جلد 1 صفحه 84

صفحه 84

خرسند شدم و با خود گفتم: چون من هم از این گروهم، البته مرا احترام خواهند کرد. وقتی از کفش کن بالا رفتم، سلام کردم؛ ولی با اکراه و ترشرویی به من جواب دادند و جایی برای نشستن به من نشان ندادند. از این پیشامد ناراحت شدم و رو به محقق عرض کردم: مگر من از فقهای شیعه نیستم که با من این گونه رفتار می کنند؟! دیدم محقق باکمال خشونت فرمود: ای جعفر! علمای امامیه زحمتها کشیده اند و خرج ها کرده اند تا اخبار ائمه اطهار را از اطراف شهرها از راویان جمع آوری کنند و هر حدیثی را در محل خود قرار دهند تا امثال شما بدون زحمت و مشقت، آن را ببینید، شما به قدر چند ساعت روی فرش نشسته و اندکی کتاب از کتب حاضر را ملاحظه کرده ای و هنوز همه ی کتابهایی را که نزدت موجود است ندیده ای، فورا به علما اعتراض کردی و به آنها نسبت دادی که بدون سند و دلیل، فتوا داده اند، در حالی که همین مرد حاضر که پای منبر نشسته است در چند جای کتاب خود حدیث این حکم را نوشته و آن کتاب، بین کتب شما موجود است و مؤلف آن، همین شخص است که ملا محسن فیض کاشانی نام دارد.

شیخ جعفر می افزاید: در این هنگام از کلام محقق لرزه بر اندامم افتاد و از خواب پریدم و از گناه خود و پشیمانی از آن، به این حالت شده ام که مشاهده می کنید!(1)

حکایت 128: پسر بی ادب

شیخ اجل سعدی می گوید: از سرزمین «دودمان بکر بن وائل» نزدیک شهر نصیبین که در دیار شام قرار داشت، مهمان پیرمردی شدم، یک شب برای من چنین تعریف کرد:

من در تمام عمرم جز یک فرزند پسر – که اکنون در این جا است - فرزندی ندارم. در این بیابان درختی کهنسال است که مردم آن را زیارت می کنند و زیر آن به مناجات می پردازند. من شبهای دراز به پای این درخت مقدس رفتم و نالیدم تا خداوند این پسر را به من بخشید.

سعدی می گوید: شنیدم آن پسر ناخلف، به دوستانش آهسته میگفت: چه میشد که من آن درخت را پیدا میکردم و زیر آن می رفتم و دعا میکردم تا پدرم بمیرد.

آری! پیرمرد دلشاد بود که دارای پسر خردمندی شده است؛ ولی پسرش سرزنش کنان می گفت: پدرم خرفتی فرتوت و سال خورده است.(2)

حکایت 129: من قرآن را تبرک کنم؟!

یک بار شخصی تعدادی از قرآنهای قطع کوچک را که فقط دارای چند عدد از سوره های قرآن بود، آورده بود که امام خمینی ا امضا کنند و برای رزمندگان جبهه هدیه ببرد و چون تعداد آن زیاد بود گفتیم که این کار وقت امام را می گیرد و باعث زحمت معظم له می شود. آن شخص اکتفا کرد که قرآنها به دست امام برسد و


1- سیمای فرزانگان 255/3 - 256؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری / 155 - 157.
2- پند تاریخ 2/ 39-40؛ به نقل از: حکایت های گلستان / 233.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه