هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 144

صفحه 144

کند. او با این که استاد دانشگاه بود، گاهی با سه چرخه ی باربری روانه ی دانشگاه می شد.

ایشان در یکی از سفرهای خود که به مشهد مقدس داشت وقتی وارد حرم مقدس حضرت رضا شد، به دلش افتاد که از آن حضرت مقام رضا بخواهد، این بود که عرض کرد: آقا! شما رضا هستید، من نیز در خانه ی شما آمده ام که از خداوند بخواهید مقام رضا به من بدهد. از حرم که بیرون آمد، در بین راه منزل تصادف کرد و در نتیجه زخمی شد و استخوانش شکست. مردم جمع شدند و راننده را گرفتند؛ ولی ایشان رو به مردم کرده گفت: به او کاری نداشته باشید، این هدیه ی حضرت رضا علیه السلام است من از ایشان مقام رضا خواستم و به آن رسیدم. اگر این پیش آمد رخ نمی داد، معلوم نمیگشت که من به مقام رضا رسیده ام، من باید ثابت کنم که به آنچه خداوند خواسته است راضی هستم و هیچ نگرانی ندارم.(1)

حکایت 154: کل من علیها فان

قرآن مجید می فرماید: «کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ وَیَبْقَی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ » (2).

برخی از مفسران به درستی توجه کرده اند که این آیه با لغت «فان» که اسم فاعل است (3) فنای اشیا را بیان کرده که مفاد آن، فنای در زمان حال است نه آینده. دلیل این فنا آن است که همه ی اشیا، ممکن الوجود هستند و با اشراق و نور الهی به مرحله ی وجود رسیده اند؛ از این رو مادامی که این اشراق در آنها مشاهده گردد، حقیقت وجودی دارند و باقی اند و در غیر این صورت، فانی و هالک اند.

معنای حقیقی فنا و بقا [در فان و یبقی] که با تحلیل عرفانی سازگاری دارد، این است که همه چیز غیر از خداوند، بالفعل (در زمان حال ) فانی است و (تنها) ذات پاک او بقا دارد و انسان اگر در مراتب سلوک، این حقیقت را به دست آورد، به مقام فنا [فناء فی الله ] رسیده است. در آیه ی دیگری نیز همین مضمون با صراحت بیش تری آمده است، آن جا که می فرماید:«کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ » (4)


1- مردان علم در میدان عمل، ج 8، به نقل از: ره توشه (مصباح یزدی) ج 2، ص 45.
2- رحمن، 27 - 26. ترجمه: همه ی کسانی که روی آن [زمین هستند فانی می شوند، تنها ذات صاحب جلال و گرامی پروردگارت باقی می ماند.
3- اسم فاعل دارای هر سه زمان گذشته، حال و آینده است.
4- قصص، 88 ترجمه: همه چیز جز ذات (پاک) او فانی می شود. تفسیر موضوعی قرآن کریم (مهدی ابراهیمی)، ص 68؛ به نقل از: مخزن العرفان در تفسیر قرآن (بانوی مجتهده، امین اصفهانی) ج 12، ص 22. نکته: در فراز هفدهم دعای معروف جوشن کبیر می خوانیم: یا من هو یبقی ویفنی کل شئ: ای (خدایی که تنها او بماند و هر چیز دیگری فانی گردد. حکایت: شمس الدین أحمد افلاکی در «مناقب العارفین» می نویسد: روزی حضرت مولانا جلال الدین رومی] در تفسیر این آیت معنی غریب بیان می کرد که این که حق تعالی کل شیء هالک إلا وجهه فرموده است، نه آن است که مدح خود می کند و بر بندگانش از قدم و بقا تفاخر می کرد که من با قیام و شما فانی، بلک دعوت رحمت می کند که به کلی در من مستهلک شوید، چنانک وجود قطره در دریا تا در وجه کریم ما که إلا وجهه باقی و ابدی شوید. مناقب العارفین ج 1، ص 503
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه