هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 155

صفحه 155

کرد: أولست صاحب سیرک ؟ آیا من راز دار تو نیستم؟ فرمود: بلی ولکن یرشح علیک ما یطفح منی. البته چنین است، اما آنچه از من می تراود، بر تو می بارد.

عرض کرد: أو مثلک یخیب سائلا؟! آیا کسی چون شما سؤال کننده را بی پاسخ می گذارد نمی توان باور کرد که کسی چون شما گدا را از در خانه محروم برگرداند.) فرمود: الحقیقه کشف سبحات الجلال من غیر إشاره. حقیقت، پرده برداشتن از سبحات جلال بدون اشاره است.

کمیل عرض کرد: زدنی بیانا، بر بیان و توضیح بیفزایید.

فرمود: مح المؤهوم مع صحو المعلوم، حقیقت، محو موهوم به هنگام پدیداری معلوم است. کمیل عرض کرد: زنی بیانا، بیشتر تبیین فرمایید.

فرمود: هتک الستر لغلبه السر. حقیقت، پرده دری در پی غلبهی راز است. کمیل عرض کرد: زنی بیانا، بیش تر روشن بفرمایید.

فرمود: الحقیقه نور یشرق صبح الأزل فیلوح علی هیاکل التوحید آثاره. حقیقت، نوری است که در صبح ازل می درخشد و انوارش بر آثار توحید و یگانگی می تابد.

عرض کرد: زنی بیانا، بیش تر توضیح بفرمایید.

فرمود: أطف السراج قد طلع الصبح. چراغ را خاموش کن که صبح (شهود) دمیده است.(1)

حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد

این همه نقش در آیینه ی اوهام افتاد

این همه عکس می و نقش نگارین که نمود

یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد

غیرت عشق، زبان همه خاصان ببرید

کز کجا سر غمش در دهین عام افتاد(2)

حکایت 176 : اقبال دنیا!

محدث کبیر، شیخ حر عاملی در کتاب «الجواهر النیه فی الأحادیث القدسیه» می نویسد: احمد بن فهد در «ممده الداعی» از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است که فرمود:فظ


1- شرح منازل السائرین خواجه عبد الله انصاری، ص 509؛ به نقل از: راه و رسم منزل ها، مقدمه، ص 16.
2- حافظ
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه