هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 219

صفحه 219

بعد فرمود: حکمت با تواضع رشد می کند نه با تکبر، چنان که گیاه در زمین نرم می روید نه در زمین سخت کوهستانی(1)

حکایت 263: ثروتمند و فقیر؟

مرد ثروتمندی با لباس های پاکیزه، خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله آمد و نشست. بعد از او مرد فقیری با لباس های کهنه وارد شد و پهلوی ثروتمند نشست.

مرد ثروتمند لباس آراسته ی خود را جمع کرد. پیامبر صلی الله علیه واله فرمودند: ترسیدی لباست کثیف شود؟! عرض کرد: خیر! پرسید: پس چرا این عمل را انجام دادی؟ عرض کرد: همنشینی دارم که هر کار خوب را در نظرم بد و هر کار بد را در نظرم خوب جلوه می دهد. یا رسول الله! نصف مال خود را برای کیفر عملم به او بخشیدم. پیامبر صلی الله علیه واله به فقیر فرمودند: آبا می پذیری؟ عرض کرد: نه یا رسول الله صلی الله علیه واله ثروتمند گفت: چرا؟ گفت:

می ترسم آنچه از تکبر و خودپسندی تو را فرا گرفته، مرا هم فرا گیرد.(2)

دود اگر بالا نشیند، کسر شأن شعله نیست

جای چشم، ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است

حکایت 264 : محمد بن مسلم

محمد بن مسلم از اشراف کوفه و از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام بود. روزی امام باقر علیه السلام به او فرمود: ای محمد! باید تواضع و فروتنی کنی وقتی محمد بن مسلم از مدینه به کوفه برگشت، ظرف خرما و ترازویی برداشت و جلوی مسجد جامع کوفه نشست و صدا زد: هر کس خرما می خواهد بیاید از من بخرد [تا دچار تکبر نشود.) بستگانش آمدند و گفتند: ما را با این کار رسوا کردی. گفت: مرا به چیزی امر کردند که با آنان مخالفت نخواهم کرد و از این محل حرکت نمی کنم تا تمام خرماهایی را که در این ظرف است بفروشم.

بستگانش گفتند: حال که چنین است، کار آسیابانی را پیشه ی خود کن. وی قبول کرد و شتر و سنگ آسیابی خرید و مشغول آرد کردن گندم شد و با این عمل، خواست از بزرگن.


1- یکصد موضوع، پانصد داستان ج 1، ص 177؛ به نقل از: نمونهی معارف ج 3، ص 223
2- یکصد موضوع، پانصد داستان ج 1، صص 172 171؛ به نقل از: اصول کافی ج 2، باب فضل فقراء المسلمین.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه