هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 289

صفحه 289

هنگام غذا خوردن نزد معاویه و سر سفرهی او می رفت و مضیره تناول می کرد و هنگام نماز نیز نزد علی (علیه السلام) رفته، به آن حضرت اقتدا می کرد. چون اعتراض کردند، گفت:

مضیرهی معاویه، لذیذتر است و نماز پشت سر علی، بهتر است!(1)

حکایت 371: محل گذر

گویند: پادشاهی در گران بهایی را نگین انگشتر کرده بود و فرزانگان را جمع کرده و خواست تا آنان جمله ای پیشنهاد کنند که نقش انگشتری کند که هر گاه بر آن نظر افکند، اگر شاد بود غافل نشود و اگر غمگین بود، اندوهش را از بین ببرد.

فرزانگان هر یک چیزی گفتند. حکیمی گفت: بنویس: «این نیز بگذرد!»(2)

حکایت 372: نماز تجاری

گدایی در مسجد، بالای سر یکی از تجار بخیل رفت و گفت: حضرت آقا! شما که اهل نماز جماعت خواندن هستید، آخر در راه خدا به ما هم اتفاقی کنید. تاجر بخیل گفت: برو خدا پدرت را بیامرزد، من نماز جماعت را هم برای استفاده از حمد و سوره اش می خوانم!(3)

حکایت 373: لیست گدایان

پادشاهی به وزیرش گفت: اسامی گدایان را در دفتری بنویس و برایم بیاور تا تعدادشان را بدانم. چند روز بعد وزیر دفتری را به پادشاه تقدیم کرد، پادشاه دید در اول دفتر نام خودش نوشته شده، به وزیر گفت: چرا نام مرا در دفتر گدایان نوشته ای ؟! وزیر گفت:

قربان! چون شما هم جزو گدایانی، با این تفاوت که آنها أموال مردم را با التماس و اختیار می گیرند، ولی شما با زور و اجبار! پادشاه خندید و گفته ی وزیر را تصدیق کرد.(4)

حکایت 374: عدالت بینظیر

امام علی - علیه السلام می فرماید: َ و اَللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ اَلْأَقَالِیمَ اَلسَّبْعَهَ بِمَا تَحْتَ أَفْلاَکِهَا عَلَی أَنْ 8.


1- سفینه البحار ج 2، ص 713. شاید این جریان در صفین بوده که حضرت علی و معاویه نزدیک هم بودند.
2- گلشن لطایف ج 2، ص 121
3- دنیای لطیفه ها و داستان ها، ص 30.
4- زهر الربیع، ص 408.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه