هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 325

صفحه 325

سه نوع بیماری گرفتارم؛ الف: بیماری جسم. ب: بیماری جهل و نادانی. ج: بیماری فقر و نداری. علی علیه السلام فرمود: بیماری جسمی را باید به طبیب مراجعه کرد و جهل را به عالم و فقر را به بی نیاز و غنی آن مرد عرض کرد: شما هم طبیب هستید، هم عالم و هم غنی. حضرت دستور داد تا از بیت المال سه هزار درهم به آن مرد عطا کردند و فرمود: هزار درهم برای معالجه ی بیماری و هزار درهم برای رفع پریشانی و هزار درهم برای معالجه ی نادانی.(1)

حکایت 414: بدهی

زبیر بن عوام پسر عمه ی پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود؛ مدتی پس از مرگ او، یکی از فرزندان او به حضور علی آمد و گفت: «در دفتر حساب پدرم دیدم که پدرم از پدر تو ( ابوطالب) چند هزار درهم طلبکار بوده است.» علی فرمود: پدرت راستگو بود، آن مبلغ را دستور دادم به تو بدهند ( و طبق دستور به او دادند).

پس از مدتی فرزند زبیر به حضور علی آمد و عرض کرد: «در حساب، اشتباه کرده ام،، بلکه موضوع به عکس بوده و پدر شما آن مبلغ را از پدر من طلب داشته است.» علی فرمود: «بدهکاری پدرت را بخشیدم و آنچه را تو بابت طلب پدرت از من گرفتی، آن را نیز به تو بخشیدم (2)

حکایت 415: ظروف زرین

آورده اند که: روزی قنبر غلام حضرت علی علیه السلام نزد آن حضرت آمد و از جامهای طلا و نقره ای که به عنوان بیت المال آورده بودند، خبر داد. در مسیر راه قنبر به آن حضرت عرض کرد: ای امیر مؤمنان! تو از هر چه که فراهم می شود، چیزی برای خود ذخیره نمی کنی بلکه همه را تقسیم می نمایی؛ پیشنهاد میکنم از این جامها مقداری را برای خود ذخیره نمایی.

امام علی علیه السلام - در حالی که عصبانی شده بود . خطاب به قنبر فرمود: وای بر تو ای قنبر! به یقین دوست داری که آتش عظیمی را وارد خانه ام کنی! آن حضرت پس از این سخنان شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید و با چندین ضربه آن ظروف طلایی و نقره ای را قطعه2.


1- علی کیست؟، صص 261 - 260؛ به نقل از: جامع الاخبار، ص 162.
2- داستان دوستان ج 2، ص 85 به نقل از: محرر الحکم، ج 2.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه