هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 327

صفحه 327

آتش دوزخ محفوظ بماند؛ بنابراین من آنها را به هیچ قیمتی نمی فروشم.(1)

حکایت 417 : کاه و کوه

شخصی به نام محفن بن ابی محفن نزد معاویه آمد. معاویه از او پرسید: از کجا می آیی؟ محفن برای به اصطلاح خوش رقصی و خوش آمد معاویه و دریافت جایزه از در چاپلوسی و تملق وارد شد و گفت: از نزد علی که بخیل ترین فرد عرب است! معاویه با این که دشمن سرسخت امام علی علیه السلام بود، نتوانست این تهمت ناجوانمردانه را تحمل کند؛ لذا به او گفت: ای نادان! چگونه علی بخیل ترین فرد عرب است؟! سوگند به خدا، اگر علی دارای دو اتاق باشد که یکی از آن پر از کاه و دیگری پر از طلا باشد، اتاق طلای او [بر اثر انفاق ] زودتر از اتاق کاه خالی می گردد.(2)

حکایت 418 : بخشش پادشاه و ناراحتی غلام

روزی امیر مؤمنان علی علیه السلام پنج بار خرما برای مردی فرستاد. شخصی از روی اعتراض به آن حضرت گفت: او چیزی از تو تقاضا نکرد؛ وانگهی یک بار خرما نیز برای او کافی بود.

امیر مؤمنان(علیه السلام) با تندی خطاب به او فرمود: خداوند مثل تو را در میان مؤمنان زیاد نکند؛ من می بخشم و تو بخل می ورزی؟!(3)

حکایت 419: سکه های سیمین

ابن ابی الحدید از ابو الاسود دؤلی چنین نقل نموده است: علی علیه السلام پس از جنگ جمل با دو هزار سرباز مجاهد اسلامی که من ( ابو الاسود) هم با آنها بودم، وارد انبارهای بیت المال بصره شد. حضرت علیه السلام به سکه های نقرهی روی هم انباشته شده نگاهی کرد و آن گاه با لحن زاهدانه ای - که مخصوص حضرتش بود - خطاب به سکه ها فرمود: «غری غیری» غیر از علی را فریب دهید. شما با این جلوه ها نمی توانید در روح بزرگ فرزند ابی طالب رخنه کنید. سپس دستور فرمود به هر یک از سربازان پانصد درهم بدهند. بعد معلوم شد که8.


1- فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه ج 1، ص 168- 167؛ به نقل از: مستدرک الوسائل ج 2، ص 514
2- بیست و پنج اصل از اصول اخلانی امامان، ص 60- 59؛ به نقل از: بحار الانوار ج 33، ص 254.
3- بیست و پنج اصل از اصول اخلاقی امامان، ص 59؛ به نقل از: وسائل الشیعه ج 6، ص 318.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه