هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 332

صفحه 332

إِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا »(1)؛ یعنی: «هر گاه به شما تحیت و درود گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید یا(لااقل) به همان گونه پاسخ گویید». امام در ادامه فرمود:

نیکوتر از درود وی، رهاییش بود.(2)

حکایت 424: حق التدریس معلم قرآن

آورده اند که: عبد الرحمن شلمی، سوره ی مبارکه ی حمد را به فرزند امام حسین علیه السلام آموخت. وقتی که آن فرزند(3) سوره حمد را نزد امام حسین و به خوبی خواند، امام علیه السلام هزار دینار و هزار حله به معلم او جایزه و انعام داد و دهان او را پر از در کرد.

بعضی از این موضوع تعجب کرده و زبان به اعتراض گشودند. امام علیه السلام فرمود: و أین تقع هذا من عطایه (4) آن گاه دو بیت زیر را خواند:

اذا جادت الدنیا علیک فجد بها

علی الناس طرا قبل ان تتفلت

فلا الجود یفنیها اذاهی اقبلت

و لاالبخل یبقیها اذا ما تولّت

یعنی: وقتی که دنیا به تو نیکی و سخاوت کرد، تو نیز به وسیله آن به همه مردم نیکی و سخاوت کن قبل از آن که این موفقیت از دستت برود و بدان که جود و بخشش، موجب تهیدستی نمی شود اگر دنیا به انسان روی آورد و همچنین بخل، موجب بقای ثروت دنیا نمی شود اگر دنیا از انسان روی گرداند.(5)

حکایت 425: پرداخت دو دیهی کامل

عصر امامت امام حسین علیه السلام بود. یکی از مستضعفین بادیه نشین که در نزاعی موجب قتل پسر عمویش شده بود و اولیای مقتول از او دیه را مطالبه می کردند، به مدینه آمد، از شتر خود پیاده شد و افسار شتر را نزدیک درب مسجد بست و وارد مسجد شد. در آن وقت امام حسین علیه السلام و عتبه بن ابو سفیان ( برادر معاویه) و عبد الله بن زبیر در مسجد حاضر بودند. آن مستضعف بینوا، نخست نزد عتبه بن ابوسفیان رفت و ماجرای خود را گفت و تقاضای کمک کرد. عتبه به غلامش گفت: یکصد درهم به او بده. مستضعف گفت: تقاضای6.


1- نساء، 86
2- أعیان الشیعه ج 1، ص 579
3- ظاهره فرزند مذکور حضرت علی اکبر علیه السلام بوده است.
4- تعلیم او کجا و عطای من کجا؟!
5- داستان های صاحبدلان ج 1، صص 67 - 66؛ به نقل از: مناقب ابن شهر آشوب ج 4، ص 66.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه