هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 338

صفحه 338

که بنشیند؛ سرانجام امام کاظم علیه السلام از روی اکراه پذیرفت. طبقات مختلف مردم می آمدند، تبریک می گفتند و هدایایی می آوردند. یکی از خدمتکاران به دستور منصور، مشخصات آن هدایا را ثبت می کرد. در این بین در آخر کار پیر مردی آمد و به امام کاظم علیه السلام عرض کرد:

ای پسر رسول خدا! من مردی فقیرم و ثروتی ندارم که به شما هدیه کنم، هدیهی من سه شعر است که جدم در سوگ جت شما حسین بن علی علیه السلام سروده است و آن سه بیت این است:

عجب لمصقول علاک فرنده

یوم الهیاج و قدعلاک غبار

و لأسهم نفذتک دون حرائر

یدعون جدّک و الدماء غزار

ألاّ تغضغضت السهام و عاقها

عن جسمک الإجلال و الإکبار (1) امام کاظم علیه السلام به آن پیرمرد فرمود: هدیهی تو را پذیرفتم. آن گاه آن حضرت به خادم منصور فرمود: برو به منصور بگو این مقدار هدایای جمع شده را چه باید کرد؟ خادم پیام امام را ابلاغ کرد. منصور گفت: به امام بگو همه ی آنها را به شما بخشیدم.

خادم پیام منصور را به امام علیه السلام رساند. امام کاظم علیه السلام در نهایت بزرگواری و سخاوت، همه ی آن هدایا را به آن پیرمرد ( به عنوان صله ی اشعارش) بخشید.(2)

حکایت 433 : صلهی رضوی

محمد بن یحیی الفارسی گوید: روزی ابونواس شاعر معروف، با امام رضا علیه السلام برخورد نمود در حالی که آن حضرت بر استری سوار شده و از نزد مأمون بازمیگشت؛ ابونواس نزدیک شد، سلام کرد و گفت: ای فرزند رسول خدا! در مدح شما چند بیتی سروده ام و دوست دارم آن را در محضرتان بخوانم.

امام رضا علیه السلام فرمود: بخوان. ابونواس چنین خواند:

مُطَهَّرونَ نَقِیّاتٌ ثِیابُهُمُ

تَجرِی الصَّلاهُ عَلَیهِم أینَما ذُکِروا

مَن لَم یَکُن عَلَوِیًّا حینَ تَنسِبُهُ

فَما لَهُ مِن قَدیمِ الدَّهرِ مُفتَخَرُ

فَأَنتُمُ المَلَأُ الأَعلی وعِندَکُمُ

عِلمُ الکِتاب وما جاءَت بِهِ السُّوَرُ (3)).


1- در شگفتم از شمشیر صیقل زده ای که با جوهر خود، پیکرت را فرا گرفت؛ با این که غبار مظلومیت اطرافت را احاطه کرده بود و نیز تعجب می کنم از تیرهایی که به بدنت نفوذ کرد، در مقابل زنانی که با اشک جاری فریاد کرده و جدت را می طلبیدند. چگونه تیرها در هم شکسته نشدند و بزرگواری جلالتت آنها را جلوگیری نکرد تا بر بدنت وارد نشوند.
2- فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه ج 1، ص 186-185؛ به نقل از: مناقب ابن شهر آشوب ج 4، ص 319.
3- آنان (خاندان عصمت و طهارت) پاکانی هستند که جامه های شان نیز پاکیزه است (ظاهر و باطن شان طیب و طاهر است). هر جا ذکری از آنان به میان آید، صلوات و درود بر آنان نثار می شود. هر کس که علوی نباشد، هنگام بیان نسبت او از قدیم الایام افتخاری نمی توان برایش ثابت نمود. ای خاندان پیامبرا تنها شما ملأ اعلی هستید و تنها نزد شما است علوم و معارف کتاب آسمانی (قرآن مجید).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه