هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 350

صفحه 350

عرض کردند: ای پسر رسول خدا! شما با آن همه مقام و منزلت این گونه با یک سیاه پوست زشت رو صحبت می کنید ( و گرم گرفته اید)! امام کاظم در پاسخ فرمود: (چنین نگویید) چرا چنین برخوردی نکنم؟! او برادر ما و همسایه ما است و پدر ما و او حضرت آدم است ( پس در پدر مشترک هستیم و بهترین ادیان ( یعنی اسلام) بین ما و او پیوند یگانگی برقرار نموده است.(1)

حکایت 455: سفرهی رضوی

مردی از اهالی بلخ می گوید: من در سفر خراسان همراه حضرت رضا علیه السلام بودم؛ روزی آن حضرت سفرهی غذا طلبید همه غلامان از سیاه و سفید را کنار سفره جمع نمود. من عرض کردم: فدایت شوم مناسب تر بود که سفره اینها را جداگانه بیندازید. آن حضرت در پاسخ فرمود: مه ان الرب تبارک و تعالی واحد والام واحده والاب واحد و الجزاء بالاعمال.:

ساکت باش. همانا خدای همه ی ما یکی است؛ مادر ما یکی است؛ پدر ما یکی است و پاداش هر کسی بستگی به کردار او دارد».(2)

حکایت 456 : تواضع رضوی

روزی حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا - به حمام رفت. در حمام فردی که امام را نمی شناخت از ایشان تقاضا کرد تا آن حضرت بر بدن او کیسه بکشد. امام رضا بی درنگ برخاست و به کیسه کشیدن بدن او مشغول شد. پس از دقایقی برخورد محترمانه افرادی که در حمام بودند با آن حضرت، موجب شد که آن شخص امام را بشناسد؛ همان دم با کمال شرمندگی به عذرخواهی بسیار از آن حضرت پرداخت؛ اما امام رضا(علیه السلام) دست از کار نکشید و با کمال میل به کیسه کشیدن خود تا پایان ادامه داد.(3)2.


1- فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه ج 2، ص 206؛ به نقل از: تحف العقول، ص 413.
2- فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه ج 1، ص 230؛ به نقل از: انوار البقیه.
3- فراز های برجسته از سیره امامان شیعه ج 2، ص 207؛ به نقل از: مناقب آل ابی طالب ج 4، ص 362.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه