هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 404

صفحه 404

حکایت 545: بخشش به قدر مروت

علی بن عیسی گوید: مردی خدمت امام نهم حضرت جواد علیه السلام رسید و عرض کرد «به قدر مروت خود به من بخششی کن». حضرت فرمود: توان آن را ندارم. آن مرد گفت: پس به قدر مروت من بخشش کن. امام فرمود: این شدنی است؛ ای غلام! صد دینار به او بده.(1)

حکایت 546 : بدهکاری مجازی و بزرگواری حقیقی

آورده اند که: روزی امام دهم حضرت هادی علیه السلام به جهت انجام کاری از سامرا به قریه ای در اطراف آن رفته بود. اعرابیی از حال آن حضرت جویا شد. به او گفتند که آن حضرت در فلان مکان است. اعرابی به خدمت آن حضرت شرفیاب شد. حضرت خطاب به او فرمود: ای برادر! حاجت تو چیست؟ اعرابی گفت: من مردی از اعراب کوفه ام که دوستدار خاندان عصمت و طهارت به ویژه جد شما علی بن ابی طالب هستم. اکنون وامهای سنگین و قرض بسیار تاب و تحمل را از من سلب نموده و بجز شما کسی را نیافتم تا از او به جهت ادای دین کمک بطلبم. حضرت فرمود: ناراحت نباش و امید خود را از دست مده؛ ان شاء الله امورت به خوبی اصلاح خواهد شد. آن گاه حضرت او را به منزل خویش مهمان نمود. چون صبح شد فرمود: از تو خواهشی دارم، تو را به خدا سوگند می دهم که مخالفت نکنی. اعرابی گفت: مخالفت نمیکنم و هر آنچه بفرمایی به دیدهی منت می پذیرم. امام علیه السلام بر برگهای چنین نوشت: «من علی بن محمد به این مرد فلان مقدار بدهکارم.»(2) امام علیه السلام پس از امضا کردن برگه به اعرابی فرمود: این برگه را بگیر و هنگامی که من به سامرا رفتم، نزدم بیا و در حضور جمعیت با لحنی تند و خشن قرض خود را با استناد به این برگه ) از من درخواست کن و خطاب به من بگو که چرا تا به حال قرضت را پرداخت نکرده ای؟! ای اعرابی! مبادا از این عمل (به خاطر خجالت از من سر باز زده و مخالفت نمایی. اعرابی پذیرفت و برگه را از آن حضرت گرفت. هنگامی که امام دهم علیه السلام به سامرا رفت، اعرابی (طبق سفارش آن حضرت) نزد ایشان رفت و در حضور جمعیت .که برخی از وزرای خلیفه وقت متوکل نیز حاضر بودند – برگه مذکور را در دست گرفته و بات.


1- اهل بیت در قرآن و حدیث ج 1، ص 451؛ به نقل از: کشف المه ج 3، ص 158.
2- شاید بتوان عمل امام(علیه السلام) را این گونه توجیه نمود که آن حضرت به همانند سایر معصومین - با آن کرامت، شفقت و بزرگواریی که داشت، وقتی به کسی وعده ای داد و چیزی را به گردن گرفت، گویی واقعا بدهکار است و لذا آن مرد حق مطالبه داشت چنان که مطالبه هم نمود. توجیه دیگر شاید این باشد که این عمل آن حضرت، در واقع از باب انشا بود نه اخبار و همان گونه که می دانید در انشا، صدق و کذب معنی نداشته و محتمل نیست.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه