هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 594

صفحه 594

کجا است؟ خداوند فرمود: از من.

موسی عرض کرد: فما یصنع عبادک بالمعالج؛ پس بندگانت با درمانگر (معالج، طبیب ) چه کار دارند؟ خداوند فرمود: یطیب بأنفسهم؛ درمانگر، دل شان را خوش میکند.

و از همان روز بود که درمانگر، طبیب نام گرفت.(1)

حکایت 775 : دنیا، دوشیزهی همیشه باکره!

حکایت کرده اند که: یکی از اولیا به صفای باطن، دنیا را دید به صورت دختری بکسر [دوشیزه، باکره] از او پرسید: چگونه تا امروز به حالت بکریت باقی ماندی با این که آن قدر اشخاص تو را ترویج کرده اند که تعداد آنها را جز خدا کسی نمی داند؟ دنیا جواب داد: کسانی که مرد بودند، مرا به زوجیت نگرفتند و غیر مردان را هم بر من دستی نبود.(2)

دنیا که به جز خواب و خیالی نبود

هستی جهان به جز وبالی نبود

گفتم: ز چه بکر ماندی ای دختر دهر؟

گفتا که: مرا به کس وصالی نبود

حکایت 776: شیعهی دو آتشه!

اسهل خراسانی به حضور امام صادق(علیه السلام) آمد و از روی اعتراض گفت: چرا با این که حق با تو است، نشسته ای و قیام نمیکنی. حال صد هزار نفر از شیعیان تو هستند که به فرمانت شمشیر را از نیام بر می کشند و با دشمن تو خواهند جنگید.

امام (علیه السلام) برای این که عملا جواب او را داده باشد، دستور داد تنوری را آتش کنند و سپس به سهل فرمود: برخیز و میان شعله های آتش تنور بنشین.

سهل گفت: ای آقای من! مرا در آتش سوزان، حرفم را پس گرفتم، شما نیز از سخنتان بگذرید، خداوند به شما لطف و مرحمت کند.

در همین میان یکی از یاران راستین امام صادق(علیه السلام) به نام هارون مگی به حضور آن حضرت رسید. امام(علیه السلام) به او فرمود: کفشت را کنار بینداز و میان آتش تنور بنشین. هارون مگی بی درنگ میان آتش تنور نشست. امام(علیه السلام) رو به سهل نمود و از اخبار خراسان برای او مطالبی فرمود، آن چنان که گویی خود آن حضرت از نزدیک در خراسان ناظر اوضاع بوده است.7.


1- کلیات احادیث قدسی (ترجمهی الجواهر السنیه فی الأحادیث القدسیه)، ص 99؛ به نقل از: علل الشرایع.
2- جامع الدرر ج 2، ص 130؛ به نقل از: انیس الأدباء، ص 147.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه