هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 655

صفحه 655

نشان می داد که اعمالش مورد قبول حق واقع شده، به او خطاب می رسد که: أذخل جنتی برحمتی؛ [بندهی من!] با دلگرمی به رحمت من، وارد بهشتم شو؛ اما او عرضه می دارد:

أدخل جنتک یعملی؛ [پروردگارا! ] با دلگرمی به اعمال و عباداتم، وارد بهشتت می شوم.

از سوی خداوند متعال خطاب می رسد: ای قاضیانی دادگاه من! اکنون که پای معامله به میان آمد، تمام نعمت های مادی و معنوی ام را که به این عابد عنایت کردم باعبادتش بسنجید چنانچه عبادت او گران تر آمد، به بهشت برود و اگر نعمت های من گران تر شد، به جهنم برود.

از نعمت بینایی شروع می کنند، این نعمت از نظر ارزش خدایی بر تمام عبادات عابد سنگین تر آمد، چون او را به سوی دوزخ بردند، عرضه داشت: خداوندا! برنامه های دیگری هم داشتم که محاسبه نشد. خطاب می رسد: چیست؟ عابد می گوید: امید به کرم تو، حسن ظن به عنایت تو و از همه بالاتر نیاز و فقر و ناچیزی خودم.

خطاب میرسد: او را از مسیر عذاب برگردانید و به خاطر امید و حسن ظنش به من، او را به سوی بهشت ببرید. چون عابد در مسیر بهشت قرار می گیرد، عرض می کند: أذخل جنتی برحمتی؛ (پروردگارا! با دلگرمی به رحمتت، وارد بهشتت می شوم [نه با دلگرمی به اعمال و عباداتم] (1)

دل میکنمت فدا و جان هم

از توست اگرچه این و آن هم

دل را بر تو چه قذر باشد

یا جان کسی ویاجهان هم

بر روی زمین ندیده چشمی

ماهی چون تو بر آسمان هم

در ملک و ملک نظیر تو نیست

در هشت بهشت جاودان هم

جایی که نهی تو پای آن جا

ما سر بنهیم و قدسیان هم

مهمان شوی ار شبی مرا تو

دل پیش کشم تو را و جان هم

تا بر سر خوان بجز تو نبود

میهمان باشی و میزبان هم

گم گشتهی وادی غمت را

بی نام بمان و بی نشان هم

فیض» از تو و جان و دل هم از تو

این باد فدای تو و آن هم(2)

حکایت 857: سایبان رحمت؟

از امام سجاد علیه السلام روایت شده است: مردی همراه با خانواده اش سوار کشتی شد، وسط دریا کشتی شکست و از آنها تنها همسر وی توانست خود را به وسیله ی تخته چوبینی


1- عرفان اسلامی (حسین انصاریان) ج 1، ص 219 - 218.
2- فیض کاشانی
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه