هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 696

صفحه 696

حکایت 906 : باران به برکت دعای امام حسین (ع)

مدتی کوفه از باران رحمت محروم بود؛ از این رو کوفیان نزد علی علیه السلام آمده و از حضرت خواستند که از خداوند متعال باران طلب کند.

حضرت علی علیه السلام این کار مهم را بر عهده ی امام حسین علیه السلام گذارد؛ از این رو امام حسین علیه السلام به پا خاست و بعد از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله عرض کرد:

اللهم! معطی الخیرات و منزل البرکات! ارسل السماء علینا مدرارا واسقنا غیثا مغزارا واسعا غدقا مجلا سحا سفوحا فجاجا تنفس به الضعف من عبادک و تحیی به المیت من بلادک. آمین رب العالمین! بار الها! ای بخشندهی خیرات و فرود آورندهای برکات! باران سرشار بر ما بباران و ما را با بارانی فراگیر، انبوه، پردامنه، پیوسته و مستمر، روان و فرو رونده در زمین عطا فرما که ناتوانی را از بندگانت برداشته و زمین های مرده ی خود را زنده سازی. آمین ای پروردگار هستی! دعای حضرت تمام نشده بود که آسمان را ابر گرفت و بارندگی شروع شد.(1)

حکایت 907: شاه دزد یا دزدترین مردم

حضرت صادق علیه السلام فرمود: روزی علی بن ابی طالب علیه السلام مردی را دید که مانند کلاغ، منقار بر زمین می زند و نماز می خواند، به او فرمود: چند وقت است که این گونه نماز می خوانی. مرد عرض کرد: از فلان زمان.

حضرت علی علیه السلام فرمود: عمل تو نزد خدا مانند کلاغی است که منقار بر زمین می زند، اگر با همین وضع بمیری، بر غیر ملت آیین محمد صلی الله علیه واله خواهی مرد.

آن گاه فرمود: دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد.(2)

حکایت 908: نامه ای به خدا

به خلیفه، هارون الرشید خبر دادند، دزدانی چند سر راه قافله را می گیرند، دست به سرقت و قتل می زنند و چند قافله ای از زائران خانه ی خدا را مورد دستبرد قرار داده اند.

هارون مأموران را فرستاد و دستور داد با آنها با شدت عمل کنند و همه را دستگیر کنند.0.


1- بحار الانوار ج 44، ص 187.
2- داستان هایی پیرامون نماز؛ به نقل از: پند تاریخ ج 5، ص 241 - 240.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه