هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 79

صفحه 79

پرداخت وگرنه نخواهیم پرداخت. عرض کردم: آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی هر وقت پول نداشتند به وکلای خود سفارش می کردند پول از جای دیگر تهیه می کردند (قرض می کردند) شهریه را می دادند، پس از آن که پول به دست شان می رسید قرض شان را ادا می کردند شما نیز همین کار را بکنید. فرمود: من تاکنون به غیر از خداوند متعال به احدی اظهار حاجت نکرده ام و این کار را نمی کنم. دو روز گذشت شب بود و من در بیرونی بودم ساعت یازده شب شخصی وارد شد و گفت: ده دقیقه با آقا کار دارم. توسط خادم پیغام دادم آقا این شخص را به حضور پذیرفتند، طولی نکشید که این شخص رفت صبح که خدمت آقا رسیدم. فرمودند: تا سه ماه شهریه ی نجف و قم و سایر شهرهای ایران را داریم.»(1)

گمان مبر که اگر ضایعم رها کردی

که ضایعم نگذارد مسبب الاسباب

اگر به من در احسان و جود در بستی

در دگر بگشاید مفتح الابواب

حکایت 88: پناهگاهی برای سختی ها

محمد بن عجلان گفت: به تنگدستی سختی مبتلا شدم، در این موقع دوستانی که از من طلبکار بودند پیوسته طلب خود را می خواستند.

حسن بن زید در آن وقت فرماندار مدینه بود و مرا می شناخت. روزی به این امید خارج شدم تا شاید گرفتاری ام را برطرف نمایم، بین راه محمد بن عبدالله بن علی بن الحسین علیه السلام که از تنگدستی ام اطلاع داشت با من برخورد کرد. بین من و او سابقه ی دوستی بود، دستم را گرفت و گفت: می دانم برای چه کار می روی؛ ولی بگو ببینم چه کسی را در نظر گرفته ای که از رنج و اندوه نجاتت بدهد؟ گفتم: خیال دارم نزد حسن بن زید فرماندار مدینه بروم. گفت: اگر چنین است حاجتت بر آورده نخواهد شد و به منظورت نخواهی رسید، به سوی کسی توجه کن که بر این کار قادر و اکرم الأکرمین است، آنچه می خواهی از او بخواه، من از پسر عمویم حضرت صادق علیه السلام شنیدم و آن جناب از پدران گرامی اش و آنها از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله نقل کردند که حضرت فرمودند: خدا به یکی از پیامبران وحی کرد: به عزت و جلالم سوگند! هر کس به غیر من امیدوار باشد ناامیدش میکنم، جامه ی خواری در آتش بر او می پوشانم و از گشایش و فضل خود دورش خواهم کرد. بنده ی من درل.


1- مردان علم در میدان عمل.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه