هزار و یک حکایت اخلاقی جلد دوم صفحه 80

صفحه 80

سختی ها به دیگری امید دارد با این که مشکلات و سختی ها در اختیار من است یا دل به دیگری می بندد با این که من بی نیازم و کلید تمام درهای بسته در اختیار من است، در خانه ی من برای کسی که مرا بخواند باز است. آیا نمیداند هر گرفتاری که به او برسد کسی جز من نمی تواند آن را بر طرف کند؟ می بینم امیدش را از من برداشته با این که به جود و کرمم قبل از درخواست او خواسته اش را برآورده می سازم، اکنون از من رو برگردانده و از من درخواست نمی کند و در گرفتاری به دیگری التماس می کند. من پروردگار اویم که قبل از درخواست به او می دهم، اگر سؤال کند نخواهم داد؟! آیا جود و کرم دنیا و آخرت از من نیست؟ اگر ساکنان هفت آسمان و زمین از من چیزی بخواهند و خواسته ی تمام آنها را برآورم، به اندازهی پر پشه ای از اقتدار و ملکم کاسته نخواهد شد، چگونه کاسته خواهد شد از ملکی که من نگهدار آنم؟ ای بدبخت آن کسی که مرا نافرمانی کند و مراقب من نباشد! محمد بن عجلان می گوید: وقتی این کلمات را شنیدم گفتم: یابن رسول الله! خواهش می کنم دو مرتبه حدیث را تکرار کن، سه مرتبه برایم مکرر کرد، گفتم: به خدا قسم بعد از شنیدن این حدیث دیگر از کسی جز خدا درخواست نخواهم کرد. سپس به خانه برگشتم و چیزی نگذشت که خداوند چنان مرا روزی داد که تمام گرفتاری هایم برطرف و قرضم ادا شد.(1)

حکایت 89: بال های توکل

یکی از بزرگان نقل می گرد: در هواپیما نشسته بودیم، هواپیما از تهران حرکت گرد گه در بغداد بنشیند. یک وقت زنگ خطر به صدا درآمد، مهماندار گفت: وضع خیلی خطرناک است، چرخ های هواپیما باز نمی شود. رنگ از روی همه ی مسافران پرید. یک مقدار صبر کرد، دو مرتبه آمد و گفت: با تهران تماس گرفته ایم، تهران می گوید: می خواهی به تهران برگرد یا به عراق برو، باید دور بزنی تا بنزین هواپیما تمام شود، وقتی بنزین تمام شد روی زمین بنشینی تا چه پیش آید و ما چارهای غیر از این نداریم. یک وقت دیدم رنگ از روی همه پریده و دیگر حال حرکت ندارند؛ اما من صاف و راحت نشسته بودم بدون این که0.


1- پند تاریخ ج 5، صص 179 - 177؛ به نقل از: بحار الانوار ج 15، ص 160.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه