معراج السعاده صفحه 1051

صفحه 1051

می کند .

هر که در این خانه شبی داد کرد*** خانه فردای خود آباد کرد

حکایت توبه «شعوانه»

منقول است : «در بصره زنی بود «شعوانه» نام که مجلسی از فسق و فجور منعقد نمی شد در بصره که از وی خالی باشد .

روزی با جمعی از کنیزان خود در کوچه های بصره می گذشت به در خانه ای رسیدندکه از آن افغان و خروش بلند بود گفت : سبحان الله ! در این خانه عجب مصیبت وغوغایی است ! کنیزی را به اندرون فرستاد از برای استعلام از حقیقت حال ، آن کنیزرفت و معاودت نکرد . و کنیزی دیگر را فرستاد آن نیز رفت و نیامد . دیگری را فرستادو به او تاکید نمود که زود معاودت کن . کنیز رفت و برگشت و گفت : ای خاتون ! این غوغای مردگان نیست ، ماتم زندگان است . این ماتم بدکاران و عاصیان و نامه سیاهان است . شعوانه که این را بشنید گفت : آه ، بروم و ببینم که در این خانه چه خبر است .

چون به اندرون رفت دید واعظی در آنجا نشسته و جمعی در دور او فراهم آمده ایشان را موعظه می کند و از عذاب خدا می ترساند . و ایشان همگی به گریه و زاری مشغولند . و در حینی رسید که واعظ تفسیر این آیه می کرد که :

«اذا راتهم من مکان بعید سمعوا لها تغیظا و زفیرا و اذا القوا منها مکانا ضیقا مقرنین دعوا هنالک ثبورا» .

یعنی : در روز قیامت چون دوزخ ، عاصیان را ببیند در غریدن آید وعاصیان در لرزیدن آیند . و چون عاصیان را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه