معراج السعاده صفحه 1191

صفحه 1191

دل وجان آن را شایق و طالب باشد . مثل کسی که هر دو چشم او کور شده باشد و طبیب حاذق ، در معالجه آن ، امر به حجامت کند ، زیرا در وقت حجامت ، آن شخص ادراک الم را می کند لیکن به آن مشتاق است . پس دوست خدا از جانب خدا چون بلایی به اورسد و بداند که آنچه در عوض آن از خدا به او خواهد رسید قیاس به آن الم نمی توان کرد به آن خشنود و راضی گردد . و بسا باشد که : غلبه دوستی به حدی رسد که بها وعوض بلا در نظر آن محو شود . و ابتهاج و سرور او به مراد و مطلوب محبوب باشد . پس چون بلاها و مصیبت ها را کرده دوست خود ، می داند و مطلب و مراد او را می شناسد . به آنها شاد و خشنود و از آنها مبتهج و مسرور می گردد و می گوید :

عاشقم بر رنج خویش و درد خویش*** بهر خشنودی شاه فرد خویش

و همه این امور در محبت مخلوق مشاهد و محسوس است ، چه جای محبت خالق ، و عشق جمال ازلی و حسن ابدی ، که نهایتی از برای آن متصور نه . و قلوب دوستان اوچون در عرصه جمال و جلال او بایستند از ملاحظه جلال او بی خود و حیران ، و ازمشاهده جمال او واله و سرگردان می گردند . و حکایت دوستان و قصه های محبان براین مطلب شاهدی است عدل ، و گواهی است صدق . و عالم محبت را عجایبی است که به وصف در نمی آید . و شگفتیهایی در شهرستان عشق است که : عقل باور ندارد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه