معراج السعاده صفحه 152

صفحه 152

مرکب است و آن عبارت است از اینکه : کسی چیزی رانداند یا خلاف واقع را بداند و چنان داند که حق را یافته است ، پس او نمی داند ، ونمی داند که نمی داند ، و آن بدترین رذایل است . و دفع آن در نهایت صعوبت است .

همچنان که از حال بعضی طلبه مشاهده می شود و اطباء ارواح اعتراف به عجز ازمعالجه اش کرده اند ، چنانچه اطباء ابدان اقرار کرده اند به عجز از معالجه بعضی مرضهای مزمنه .

و از این جهت حضرت عیسی - علی نبینا و آله و علیه السلام - فرمودند که :

«من ازمعالجه «اکمه» و «ابرص» ، (1) عاجز نیستم ولی از معالجه احمق عاجزم» . (2)

و سبب آن این است که مادامی که آدمی نداند که جاهل است ، به نقصان خودبر نمی خورد و در صدد تحصیل علم بر نمی آید ، پس در ضلالت و گمراهی باقی می ماند . و علامت این صفت مهلکه و کیفیت شناختن آن ، آن است که آدمی ، طایفه ای (برخی) از مطالب و استدلالات خود را بر جمعی از معروفین به استقامت سلیقه ومنزهین از عصبیت و تقلید عرض نموده اگر ایشان او را تصویب نمودند از جهل مرکب بری ء و اگر تخطئه نمودند و او خود «مذعن» (3) نباشد به این مرض مبتلا خواهد بود و به یک مطلب و یک استدلال اکتفا در شناختن این مرض نمی توان کرد . و باعث جهل مرکب و سبب آن ، یا اعوجاج سلیقه و کجی ذهن است ، و بهترین معالجات در این صورت آن است که صاحب آن را بدارند بر خواندن علوم ریاضیه ، از هندسه و حساب ،


1- 1. اکمه به معنی : کور مادرزاد ، و ابرص به معنی : پیسی است .
2- 2. بحار الانوار ، ج 14 ، ص 323 ، ح 36 .
3- 3. معترف ، اقرار کننده .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه