معراج السعاده صفحه 222

صفحه 222

کف آن را پهن نمود و پنج انگشت نصب فرمود و هر انگشتی را بر سه قسم کرد . و «ابهام» (1) را در یک طرف قرار داد و چهارانگشت دیگر را در طرف دیگر ، به نوعی که ابهام بر آنها محیط می شد . و اگر اولین وآخرین جمع شوند که در وضع انگشتان و درازی و کوتاهی آنها نوعی دیگر فکر کنندکه بهتر از این نوع از جهت زینت و مصلحت باشد یا مثل آن ، نمی توانند ، زیرا که به این ترتیب قابل گرفتن و دادن و سایر مصالح است ، اگر آن را پهن کنی طبقی است نمایان واگر جمع کنی گرزی است گران . و از جمع آنها بعد از پهن کردن هر چه خواهی می گیری و از پهن نمودن بعد از جمع هر چه اراده کنی می دهی ، اگر کفچه خواهی از آن سازی واگر صندوقچه اراده کنی از آن پردازی . اگر ابهام را بر «سبابه» (2) نهی هر چه خواهی به آن پاره کنی و اگر سبابه را راست بداری به آنچه خواهی اشاره کنی . اگر عددی را ضبطخواهی از آن توانی و اگر مکانی را خواهی بروبی میسرت گردد به آسانی و غیر اینها ازمنافع محسوسه .

و سر انگشتان را زینت داد به ناخن تا حافظ آنها باشد و چیزهای خرد را که سرانگشت نمی تواند برچیند از آن بردارد و بدن خود را با آن بخارد . و دلالت نمود دست بی شعور را به مکانی که می خارد ، به نوعی که بی فحص و تجسس ، خود را به آنجامی رساند ، اگر چه در خواب یا حالت غفلت باشد ، و اگر خواهی


1- 36. انگشت شصت .
2- 37. انگشت مجاور شصت ، که به آن انگشت شهادت نیز می گویند
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه