معراج السعاده صفحه 246

صفحه 246

آبستن است) هر لحظه فلک را گردشی است و روزگار را رنگی ، و پروردگار مهربان را الطاف خفیه از حد بیرون و از نهایت افزون است .

بلی نبود در این ره ناامیدی*** سیاهی را بود روز سفیدی

زصد در ، گر امیدت بر نیاید*** به نومیدی جگر خوردن نشاید

سوم آنکه : خوف او از امری باشد که سبب آن در دست آن شخص باشد اما هنوزسبب آن یافت نشده باشد و از این ترسد که مبادا فلان اثر بر آن مترتب شود . و علاج آن ، آن است که : مراقب احوال خود باشد که این امر از او صادر نشود و مرتکب عملی که از عاقبت آن ترسد نگردد . و در هر کاری عاقبت آن را ملاحظه نماید ، و جانب بدآن را به نظر آورد ، و به محض ملاحظه یک طرف اکتفا نکند . و اگر بعد از صدور آن فعل ، تشویش عاقبت آن را داشته باشد از نوع دوم خواهد بود .

چهارم آنکه : خوف او از چیزهائی باشد که طبع از آن بدون سبب و جهت وحشت می کند ، مثل جن و میت ، خصوصا در شب در حالت تنهائی . و منشا این خوف غلبه قوه واهمه و قصور عقل و مدرک است ، و دلالت بر ضعف نفس می کند .

و بر عاقل لازم است که اندکی با خود تامل کند که امثال این امور به چه سبب باعث تشویش و خوف می شوند . کسی که در زندگانی او با قوت و قدرت از او نمی ترسیدی بلکه از حرب و مجادله او احتراز نمی کردی چگونه از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه