معراج السعاده صفحه 321

صفحه 321

. بلکه همچنان که در اخباروارد شده : «تحفه ای بهتر از مردن در نزد او نیست ، و شادی ای بالاتر از مفارقت از دنیااز برای او حاصل نمی شود» .

گاهی به زبان حال می گوید :

آن مرد نیم کز عدمم بیم آید ***کان نیم مرا خوشتر از این نیم آید

جا نیست به عاریت مرا داده خدا*** تسلیم کنم چه وقت تسلیم آید

و زمانی می گوید :

مرگ اگر مردست گو نزد من آی*** تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ

من از آن عمری ستانم جاودان*** او زمن دلقی (1) ستاند رنگ رنگ

و گاهی می گوید :

این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست***روزی رخش ببینم و تسلیم او کنم

و این صفت ، نتیجه بزرگی ذات و شجاعت نفس است . و بالاترین فضایل نفسانیه واعظم مراتب انسانیت است ، زیرا که هر که به جائی رسید و به مراتب ارجمند ، سرافرازگردید به واسطه این صفت شد . آری صاحب این صفت هرگز خود را به مرتبه پست راضی نمی کند و به امور جزئیه دنیه سر فرود نمی آورد .

ز آب خرد ماهی خرد خیزد*** نهنگ آن به که با دریا ستیزد

پس دامن طلب بر میان می زند و کمر همت می بندد تا خود را به مراتب بلند رساند . وخداوند عالم در جوهر انسان و جبلت آن ، چنین قرار داده که به هر کاری کمر بندد ، وبه هر امری که پیشنهاد خود سازد و در آن سعی و اجتهاد کند البته از پیش برمی دارد وبه مطلوب خود می رسد .

به هر


1- 11. خرقه و لباس ژنده و کهنه ، در این جا مراد جان بی ارزش است
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه