معراج السعاده صفحه 510

صفحه 510

شهنشاهی را بر تخت عزت متمکن ساخت که دست مرگ به خاک مذلتش نکشید ؟ ! صد قرن بیش است که «ذو القرنین» (1) در زندان لحد محبوس ، و دارای جهاندار ، از دارائی خود مایوس است .

دستان «رستم» (2) دستان مقید به زنجیر قضا و قدر ، افسر «افراسیاب» (3) را نگر با خاک راه یکسان و برابر ، کاسه سر «کاوس» (4) از سنگ حوادث شکسته ، و کتف و بازوی «شاپورذو الاکتاف» (5) را به ریسمان اجل محکم بسته«بهرام گور» (6) گرفتار زندان گور ، و قامت «قباد» (7) از قبای زندگانی «عور» ، (8) «اشکانیان» (9) در ماتم حیات ، اشک ریز ، و «ساسانیان» (10) در دست «سایس» (11) قهر الهی در رستخیز .

«عباسیان» (12) را در مصیبت زندگی لباس سیاه در بر ، و «آل سامان» (13) را خاک بی سامانی بر سر«محمود غزنوی» (14) را دود از دودمان بر آمد ، و «طغرل سلجوقی» (15) را «طغرای سلطنت» (16) سر آمد ، از ملک «ملکشاه» (17) نشانی نه ، و از خنجر «سنجر» (18) بجز نامی نیست .

«چنگیز» (19) خون ریز در چنگ پلنگ اجل گرفتار ، و «تیمور» (20) مغرور طعمه مور و مار«فاخته» (21) در خرابه قصر «هلاکو» (22) به کوکو گفتن مشغول ، و «قاآن» (23) و «غازان» (24) ازمنصب والای سلطنت معزول ، و «اورنگ» (25) «اورنک» (26) بی زیب و رنگ مانده ، و «همایون» (27) «همایون فال» (28) آستین بر تخت و تاج افشانده .

کجا آن گوشه دنیاش خواندند*** گهی پرویز و گه کسراش خواندند

چو در راه رحیل آمد روا رو*** چه پرویز و چه کسری و چه خسرو

کجا جمشید و افریدون و ضحاک ***همه در خاک رفتند داد ازین خاک


1- 69. داستان ذو القرنین در قرآن سوره کهف (18) آیه 83 تا 93 مفصل ذکر شده ، و در اینکه او چه کسی است ، در میان مفسران اختلاف است . بعضی معتقدند : او همان اسکندرمقدونی است . و بعضی او را «تبع» پادشاه یمن دانسته اند . و بعضی مانند «ابو الکلام آزاد» دانشمند معروف اسلامی او را همان «کورش کبیر» پادشاه هخامنشی دانسته ، به هر حال قرآن او را مؤمن و موحد می داند که به خدا و روز رستاخیز ایمان داشته . جهت اطلاع بیشتررجوع شود به : تفسیر نمونه ، ج 12 ، ص 542 و کتاب «ذو القرنین یا کورش کبیر» تالیف دانشمند یاد شده .
2- 70. «رستم» ، پسر زال ، جهان پهلوان ایران ، از مردم زابلستان است که گویند : دارای قدرتی فوق قدرت بشری بوده و به چند تن از پادشاهان کیانی (کیقباد ، کیکاوس و کیخسرو) خدمت کرد رک : فرهنگ معین ، بخش اعلام .
3- 71. «افراسیاب» فرزند پشنگ ، نام پادشاه توران است که : در زمان منوچهر و نوذر ، به ایران حمله کرد و نوذررا شکست داد و دوازده سال پادشاهی کرد و در زمان کیخسرو گرفتار و کشته شد . تاریخ ایران زمین ، ص 11 و 12 . وفرهنگ معین ، ج 5 ، ص 158
4- 72. «کاوس» کیکاوس ، پسر «کیقباد» دومین پادشاه سلسله «کیانی» است . در دوره وی داستان هفتخوان رستم ، سیاوش ، رستم و سهراب و غیره پیش آمده که در شاهنامه فردوسی مذکور است . تاریخ ایران زمین ، ص 13 . و فرهنگ معین ، ج 6 ، ص 1641 .
5- 73. او دهمین پادشاه ساسانی است ، که در سال 309 میلادی پس از مرگ هرمز دوم به پادشاهی رسید و 70سال سلطنت نمود . و در سال 379 میلادی در گذشت . فرهنگ معین ، ج 5 ، ص 854 .
6- 74. «بهرام گور» فرزند «یزدگرد اول» ، پانزدهمین پادشاه سلسله ساسانی است . او از پادشاهان محبوب ساسانی است که در زمان او مردم ایران در آسایش و آرامش می زیستند و در ممالک تابعه آزادی مذهب داده بود . وی را به خاطر علاقه اش به شکار گورخر«بهرام گور» خوانده اند در سال 438 میلادی که با اسب در پی گوری می تاخت به باتلاقی فرو رفت و ناپدید شد . تاریخ ایران زمین ، ص 88 . و فرهنگ معین ، ج 5 ، ص 303 .
7- 75. «قباد» (غباد) پسر فیروز اول است که : از سال 487 تا 531 میلادی سلطنت کرد ، او پادشاهی نیرومند وبا اراده بود . و بارها کشور روم از ضرب شمشیر او به لرزه در آمد . و در زمان او آئین «مزدک» که مبتنی بر تقسیم ثروت و زنان بین افراد بشر بود پدید آمد . تاریخ ایران زمین ، ص 110 . فرهنگ معین ، ج 6 ، ص 1241 .
8- 76. لخت ، برهنه .
9- 77. سلسله ای است از پادشاهان ایرانی قبل از اسلام ، که قریب پانصد سال (از 250 سال قبل از میلاد تا 226میلادی) در ایران سلطنت نمودند . و ابدا تسلیم بیگانگان نشدند . فرهنگ معین ، ج 5 ، ص 153 .
10- 78. سلسله ای از شاهنشاهان ، که از 224 تا 652 میلادی در ایران سلطنت کردند . آنان در ایران حکومت ملی تاسیس کردند که : متکی به دین زرتشتی بود و تمدنی ایجاد نمودند که در سراسر تاریخ ایران زمین بی نظیر بود . اولین پادشاه ساسانی «اردشیر اول» بود که با شکست دادن «اردوان» سلسله «اشکانی» را برانداخت . و آخرین آنان «یزدگرد سوم» بود که در سال 31 ه - (652 میلادی) در زمان خلافت عثمان مغلوب عرب گردید و با کشته شدن اودوران سلسله ساسانی و بساط شاهنشاهی در ایران برچیده شد . تاریخ ایران زمین ، ص 79 و 104 . و فرهنگ معین ، ج 5 ، ص 700 .
11- 79. «سایس» به معنی رام کننده ، ادب کننده و تربیت کننده است . در بعضی از نسخه ها این چنین است : «دردست اجل و پنجه قهر الهی» .
12- 80. سلسله ای از خلفای عباسی هستند ، که : به کمک ایرانیان به سرداری «ابو مسلم خراسانی» در برابر خلفای بنی امیه قیام کردند . و 36 تن آنان بر قسمتی از ممالک اسلامی و آسیای غربی حکومت کردند . خلافت عباسی از سال 123 ه - (750 میلادی) آغاز شد و در سال 656 ه - (1258 میلادی) پایان یافت . اولین خلیفه بنی عباس«ابو العباس سفاح» ، و آخرین آنان«مستعصم» بود که به دست هولاکوخان مغول کشته شد . فرهنگ معین ، ج 5تاریخ ایران زمین ، ص 140- 226 .
13- 81. آل سامان (سامانیان) خاندان ایرانی هستند که : در خراسان و ماوراءالنهر و بخشی از ایران مرکزی از سال 261 ه ق (874 میلادی) تا 389 ه ق (999 میلادی) سلطنت کردند .
14- 82. او ابو القاسم ، ملقب به «یمین الدوله» فرزند ارشد سبکتکین ، سومین و مقتدرترین شاه سلسله غزنوی است ، که در سال 387 ه ق به تخت نشست . و در سال 421 ه ق چشم از دنیا بست . فرهنگ معین ، ج 6 ، ص 1926 .
15- 83. مراد «طغرل بیگ» ملقب به «رکن الدین» است ، که از مؤسسان سلسله سلجوقی بود . خلیفه وقت (القائم بامر الله) وی را به رسمیت شناخت . و فرمان داد در مساجد ، خطبه بنام طغرل بخوانند . طغرل ، ملک رحیم را دستگیرکرده و به زندان افکند و به دولت آل بویه پایان داد . او در سال 429 ه ق (1037 میلادی) به سلطنت رسید . و درسال 455 ه - (1063 میلادی) از دنیا رفت . تاریخ ایران زمین ، ص 188 . فرهنگ معین ، ج 5 ، ص 1094
16- 84. خطی که بر صدر فرمانها ، بالای «بسم الله» می نوشتند بشکل قوس که شامل نام و القاب سلطان وقت بود . و آن در حقیقت حکم امضاء و صحت پادشاه را داشته .
17- 85. «ملکشاه سلجوقی» پس از درگذشت سلطان «الب ارسلان» به سلطنت نشست و در سال 485 در سن 40سالگی در گذشت . رک : ترجمه کامل ابن اثیر ، ج 17 ، ص 52 .
18- 86. او احمد بن ملکشاه آخرین پادشاه از سلجوقیان است ، که در ظرف 40 سال سلطنت او ، 19 فتح نصیب وی گردید . و شکست او از «قراختائیان» از بزرگترین شکست های مسلمانان در آسیای مرکزی است ، که تلفات سلجوقیان را 000/100 نفر نوشته اند . و او در سن 70 سالگی در سال 552 ه (115 م) در گذشت . رک فرهنگ معین ، ج 5 ، ص 808 . تاریخ ایران زمین ، ص 195 .
19- 87. نام او تموچین ، فرزند یسوکای معروف به «چنگیزخان» از مغولستان است ، که در سال 616 به ممالک خوارزمشاهی حمله کرد . و جنایاتی مرتکب شد که قلم از بیان آن شرم دارد . و در ظرف دو سال شهرهای ایران راتسخیر کرد . و در سال 624 در گذشت . جهت آگاهی از جنایات مغولان رک : ترجمه کامل ابن اثیر ، ج 26 ، ص 124 .
20- 88. او از پادشاهان بزرگ و خونخوار مغول بوده ، که آدمکشی و جنایات او قلب هر انسانی را به درد می آورد . او در حمله به هرات ، از کله های مردم مناره ها ساخت . و همچنین در اصفهان با هفتاد هزار سربریده مناره هاساخت . وی مسکو ، هندوستان ، مصر ، دمشق و بغداد را فتح کرد . و در مسیر حرکت به طرف چین ، در سال 807 به سن 71 سالگی درگذشت . رک : فرهنگ معین ، ج 5 ، ص 408 .
21- 89. پرنده ای است خاکی رنگ ، شبیه کبوتر ، دور گردنش طوق سیاه دارد و صدای او را «کوکو» می نامند .
22- 90. «هولاکوخان» مؤسس سلطنت ایلخانان است ، او اسماعیلیه را قلع و قمع کرد و معتصم آخرین خلیفه عباسی را کشت و بغداد را قتل عام کرد ، فرمانروای ایران و آسیای صغیر و قسمتی از هندوستان تا کناره های دریای مدیترانه گردید و جانشینان او تا یک قرن (656 تا 756) سلطنت داشتند . تاریخ ایران زمین ، ص 225 . و فرهنگ معین ، ج 6 ، ص 23136 .
23- 91. «اگتای قاآن» سومین پسر چنگیزخان است که در سال 626 ه (1229 میلادی) میلادی جانشین پدر گردیدو چین ، ایران و آسیای شرقی را به تصرف در آورد . و در سال 639 ه (1241 میلادی) در گذشت . فرهنگ معین ، ج 5 ، ص 168 . و تاریخ ایران زمین ، ص 221 .
24- 92. او محمد بن ارغون بن اباقا بن هلاکو ، هفتمین از ایلخانان مغولی است . که در سال 694 ه (1295 م) به ایلخانی رسید . و در سال 694 به دست شیخ صدر الدین ابراهیم ، اسلام آورد . و به پیروی از او 000/10 تن ازمغول اسلام آورد . از زمان او تا انقراض سلسله ایلخانان ایران ، اسلام دین رسمی دولت شد . وی یکی از پادشاهان بزرگ مشرق به شمار می رود . او در سال 703 ه از دنیا رفت . رک : فرهنگ معین ، ج 6 ، ص 1232 .
25- 93. تخت و سریر پادشاهی .
26- 94. «اورنگ زیب» از مشهورترین و مقتدرترین پادشاه سلسله گورکانی و ششمین پادشاه سلسله مغول هند است که شاهنشاهی هند را با فتوحات و اداره منظم ، به اوج رفعت رساند . فرهنگ معین ، ج 5 ، ص 195 .
27- 95. «همایون» (ناصر الدین) پسر بابر از پادشاهان گورگانی هند است که در سال 964 ه از «شیر شاه» شکست خورد و به ایران پناهنده شد و پس از پانزده سال با کمک شاه طهماسب لشگری فراهم کرد و در سال 962 ه (1555 میلادی) مجددا دهلی را تسخیر کرد و سال بعد وفات نمود . فرهنگ معین ، ج 6 ، ص 2295 .
28- 96. همایون فال به معنی همایون بخت ، (خجسته و مبارک بخت) است
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه