معراج السعاده صفحه 608

صفحه 608

تنگدست به در خانه منعمی رفت و گفت : شنیده ام مالی در راه خدانذر کرده ای که به درویشان دهی ، من نیز درویشم . خواجه گفت : من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی . پس گفت : ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به در خانه چون تو گدائی آمده ام . این را بگفت و روانه شد . خواجه متاثر گشته از دنبال وی شتافت و هر چند کوشید که چیزی به وی دهد قبول نکرد .

آری : چگونه کسی که روی از در خانه خدا برتافت کور نباشد و حال آنکه چنین درگاه را گم کرده ؟ چگونه کر نباشد و حال اینکه آیه کریمه

«ا لیس الله بکاف عبده»

رانشنیده . یعنی : «آیا خدا کافی نیست از برای بنده خود ؟ » . (1)

و اگر شنیده و باور نکرده ، خود کافری است مطلق ، نعوذ بالله منه .

گر گدائی کنی از درگه آن کن باری***که گدایان درش را سر سلطانی نیست

فصل : شرافت استغنا و قطع طمع

ضد صفت طمع«استغنا» و بی نیازی از مردم است . و این از جمله فضائلی است که :

باعث قرب به پروردگار جهان می شود ، زیرا که : هر که قطع طمع از غیر خدا نمود خدااو را دوست دارد . و غنای حقیقی عبارت از آن است .

همچنان که سید رسل صلی الله علیه و آله فرمود که : «غنا ، این نیست که : کسی مال بسیار داشته باشد ، بلکه غنا عبارت است از : بی نیازی نفس» . (2)

و این خود ظاهر است ، زیرا که :


1- 5. زمر ، (سوره 39) ، آیه 36 .
2- 6. بحار الانوار ، ج 77 ، ص 162 ، ح 167
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه