معراج السعاده صفحه 897

صفحه 897

یکی مرده شخصم به مردی روان*** نه از کاروانی نه از کاروان

ز مهر کسان روی بر تافتم*** کس خویش را خویشتن یافتم

در خلق را گل بر اندوده ام*** درین ره بدین صورت آسوده ام

چو در چاربالش ندیدم درنک*** نشستم درین چاردیوار تنگ

فصل : جاه و ریاست بی ضرر و ممدوح

بدان که : - همچنان که مذکور شد - اگر چه حب جاه و شهرت از مهلکات عظیمه است و لیکن نه چنین است که جمیع اقسام بدین مثابه باشند . و تفصیل این اجمال ، آنکه :

چون دنیا مزرعه آخرت است و همچنان که از مال و منال دنیوی تحصیل توشه آخرت می توان نمود ، همچنین فی الجمله جاهی نیز معین تحصیل کمالات اخرویه می توان شد ، زیرا آدمی را در تعمیر خانه آخرت همچنان که فی الجمله ماکول و ملبوس و مسکن احتیاج است ، همچنین ناچار است او را از خادمی که خدمت او کند . و رفیقی که اعانت او نماید . و صاحب تسلطی که دفع ظلم اشرار از او کند .

پس اگر دوست داشته باشد که در نزد خادم و رفیق ، یا سلطان و حاکم ، بلکه سایرمردمان ، قدر و منزلتی داشته باشد تا معین و یار او باشند در زندگانی و تحصیل سعادت جاودانی و از مفاسد جاه ، چون : کبر و عجب و ظلم و تفاخر و نحو اینها اجتناب کند ، محبت این قدر از جاه ، موجب هلاکت نمی گردد ، بلکه شرعا محمود و از جمله اسباب .

آخرت است . و دوستی چنین شخصی این قدر از جاه را ، نظیر آن است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه