معراج السعاده صفحه 919

صفحه 919

به روی خلایق بست . و دیگر از خانه بیرون نیامد تا به عالم آخرت پیوست .

و در بعضی کتب روایت شده است که : «در منبر ، لعن به جد و پدر خود کرد . و چون مادر او از وضع او مطلع شد نزد او آمده گفت : «یا بنی لیتک کنت حیضه فی خرقه» .

یعنی : «کاش نطفه تو خون حیض می شد و به کهنه می ریخت و ننگ دودمان خودنمی شدی» .

گفت : «لیتنی کنت کذلک» . یعنی : «ای کاش چنانکه گفتی بودمی و به ننگ فرزندی یزیدی گرفتار نگشتمی» .

مجملا ای برادر ! پست و بلند روزگار ، چون برق خاطف درگذر ، و دولت و نکبت زمانه غدار در اندک فرصتی یکسان است .

ز حادثات جهانم همین پسند آمد*** که خوب و زشت و بد و نیک در گذر دیدم

هیچ آفتاب دولتی از افق طالع برنیامد که به اندک زمانی سر به گریبان مغرب فنادر نکشید . و هیچ شام تیره روزی بر بیچاره ای وارد نشد که به قلیل وقتی به صبح فیروزی مبدل نگشت . نه از آن خرم باید بود و نه از این در غم .

خیاط روزگار بر اندام هیچ کس*** پیراهنی ندوخت که آخر قبا نکرد

از این رباط دو در چون ضرورت است رحیل*** رواق (1) طاق معیشت چه سر بلند و چه پست

پس ای برادر ! زندگانی پنج روزه دنیا را به هر طریق که بگذرد بگذران . و ناهمواری اوضاع زمانه به هر نحو که باشد بر خود هموار کن .

چنان کش بگذرانی بگذرد


1- 39. ایوان .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه