حکمت عملی ( تهذیب نفس ، اداره منزل و اجتماع از دیدگاه خواجه نصیرالدّین طوسی) صفحه 104

صفحه 104

تتبع در قوانین منطقی و بررسی مقدمات و صورت قیاس با نهایت کوشش و احتیاط هر دو دلیل را مورد نقد قرار بدهد تا خطا و بطلان یکی از آنها را دریابد که هدف کلّی از علم منطق و خصوصا کتاب ((قیاسات سوفسطائی ))(63) که مشتمل بر شناخت مغالطات است ، معالجه همین ((مرض حیرت )) است .

و اما ((جهل بسیط)) آن است که انسان از فضیلت علم عاری می باشد و خود می داند که علمی کسب نکرده است . و به عبارت دیگر : می داند که نمی داند . این جهل در آغاز امر خطرناک و ناپسند نیست ؛ زیرا شرط فراگیری آن است که انسان بداند که نمی داند و اگر گمان کند که می داند هیچگاه دنبال علم و دانش نمی رود ، ولی اگر در این مرحله توقف کند و به دنبال دانش نرود به بدترین رذایل گرفتار می شود .

راه علاج ((جهل بسیط)) آن است که انسان در خود بیندیشد که فضیلت او بر سایر حیوانات در قوه نطق و تمیز است وجاهل چنین فضیلتی را ندارد پس در ردیف آنها قرار دارد و چون در مجلسی که عالمان بحث علمی می کنند قرار بگیرد بایستی مثل حیوانات خاموش بنشیند . پس متنبّه می شود که حرفهای دیگر او که غیر از سخنان علمی است به بانگ جانوران و آواز درندگان بیشتر شبیه است تا سخن انسان و لذا از نام ((انسان )) بر روی خود شرم داشته و می فهمد که حتی از حیوان نیز پست تر است ؛ زیرا حیوانات به اندازه ادراک خود در ترتیب

امور زندگی و حفظ نسل خود می کوشند و کمالی را که در شاءن خودشان است به دست می آورند و جاهل برخلاف آنان است پس با این فکر ، اگر اندک میلی به بهبودی باشد به سوی علم حرکت می کند .

((جهل مرکب )) آن است انسان علم نداشته ولی اعتقاد دارد که عالم است و به عبارت دیگر نمی داند و نمی داند که نمی داند . و هیچ رذیله ای بالاتر از این رذیله نیست و همانطور که پزشکان جسم از معالجه برخی از امراض مزمن عاجزند ، پزشکان روح یعنی معلّمان اخلاق نیز از معالجه چنین بیماری که مبتلا به جهل مرکّب است ؛ عاجزند زیرا با وجود چنین کژاندیشی که دارد هرگز متنبّه نگشته و هیچگاه طلب علم نمی نماید ؛ چون خود را عالم می داند و این همان علمی است که ((جهل از آن علم به بود صدبار))

بهترین راه علاج این بیماری ، تشویق این جاهل به کسب علوم ریاضی چون هندسه و حساب و ممارست در براهین ریاضی است . پس اگر این ارشاد را پذیرفت و تعمقی نمود ، از لذّت یقین و کمال حقیقت و آرامش نفس بهره می گیرد و اگر ذره ای غیرت و حمیّت در ذات او پدید آمد به اندک روزگاری بر سست بودن پایه فکر خویش پی برده و به مرحله جاهل بسیط دست یافته و به فراگیری و تعلّم اقدام می کند .

و چون این امراض مربوط به قوه نظری است و حکمت نظری مشتمل بر ریشه کن کردن آن است در اینجا به همین مقدار اکتفا می کنیم

و به معالجه امراض دیگر قوّه ها می پردازیم .

امراض قوه غضبی و راه علاج آنها

و امّا امراض قوه غضبی گرچه نامحصورند ولی بدترین آنها سه بیماری است : 1غضب 2 - ترس 3 - خوف که اولی ناشی از افراط و دوّمی ناشی از تفریط و سوّمی ناشی از ردائت و پستی قوه دفع است . اینک به شرح معالجه هرکدام از اینها می پردازیم .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه