حکمت عملی ( تهذیب نفس ، اداره منزل و اجتماع از دیدگاه خواجه نصیرالدّین طوسی) صفحه 27

صفحه 27

دلایلی دیگر بر عدم جسمانیت نفس

الف - جسم از قبول اضداد در یک حال ناتوان است ؛ زیرایک چیز هم سفید و هم سیاه نمی تواند باشد و هر کیفیتی که برای جسم حاصل می شود دارای یک صفت خاص می شود ؛ مثلاً اگر حرارت به جسمی برسد داغ و اگر سیاهی به آن برسد سیاه می شود ولی نفس برخلاف این است ؛ زیرا همه صورتهای اضداد در یک حال بر نفس وارد می شوند ؛ مثلاً می تواند در یک حال تصور سیاهی و سفیدی بکند . و همچنین از تصوّر کیفیّات و اعراض هیچگاه متّصف به صفتی نمی شود : مثلاً هرگز از تصوّر حرارت داغ و از تصور سیاهی سیاه نمی شود و هکذا تصور طول و عرض موجب تطویل و تعریض آن نمی گردد ، پس نفس جسم نیست .

ب - قوای جسمانی مایل به ادراکات جسمانی و آمیخته با لذّات بدنی هستند ؛ مثلاً میل قوه بینایی دیدن مناظر زیبا

و میل قوه شنوایی ، شنیدن آوازهای جالب و میل قوه شهوانی به ارضای تمایلات جنسی و میل قوه غضب در حصول غلبه بر دیگران است و این قوه های جسمانی با نیل به اهداف خود کاملتر می گردند در حالی که نفس از غلبه امثال این معانی و حصول مدرکات جسمانی ضعیفتر و ناقص تر می گردد ؛ چون هر مقدار که از لذات و شهوات دورتر باشد ، آرای صحیح و معقولات صریح خواهد داشت و حرص و ولع او را در شناخت حقایق الهی و میل به طلب امور شریف و جاودانی که به مراتب از امور جسمانی والاترند ، بیشتر می نماید . و این دلیل روشنی است که نفس ، جسم و جسمانی نیست ؛ زیرا هرچیزی که از همجنس خود نیرو بگیرد از جنس مخالف خود تضعیف می گردد ، در حالی که نفس از غلبه جسمانیّات تضعیف و با پرهیز از آنها تقویت می گردد .

ج - این دلیل با چند مقدمه اثبات می شود :

1 - هر حسی فقط محسوس خود را می تواند درک کند ؛ مثلاً چشم فقط مبصرات و گوش تنها مسموعات را ادراک می کند ولی چشم هرگز آواز را نمی شنود و گوش هرگز منظره ای را نمی بیند .

2 - هیچ حسی احساس خود و ابزار احساس خود را ادراک نمی کند ؛ مثلاً باصره نه بینایی را می بیند و نه خود چشم را .

3 - هیچ حسّی متوجه اشتباه خود نمی شود ؛ مثلاً چشم که خورشید را که صدوشصت و چند برابر زمین است به اندازه یک توپ

کوچکی می بیند از این تفاوت فاحش آگاه نمی گردد . و یا مثلاً درختانی را که بر لب آب قرار گرفته اند در آب وارونه می بیند و علّت آن را با چشم درنمی یابد و هکذا به سایر اشتباهات خود هرگز پی نمی برد . امّا نفس یک دفعه محسوسات همه حواس را ادراک می کند و می فهمد که فلان شخص قابل مشاهده دارای چنین آوازی است و یا چنان آوازی ندارد . و باز درک می کند که خاصیّت هر حسّی چیست و علّت خطای آن کجاست و درستی و نادرستی احکام این حواس را تشخیص داده و برخی را تصدیق و بعضی را تکذیب می نماید و معلوم است که نفس در تصدیق حسّ از خود آن حسّ کمک نگرفته است ؛ زیرا در بسیاری از مواقع حسّ را تکذیب می کند . پس روشن شد که نفس انسان غیر از حواس جسمانی است بلکه در ادراک شریفتر و کاملتر است .

اثبات اینکه نفس مدرک به ذات و متصرف با ابزار و ادوات است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه