حکمت عملی ( تهذیب نفس ، اداره منزل و اجتماع از دیدگاه خواجه نصیرالدّین طوسی) صفحه 37

صفحه 37

صورت ، ثبات و ثبوت ندارند ، علم بی عمل ضایع و عمل بی علم محال خواهد بود . پس کمالی که از ترکیب علم و عمل به دست می آید به عنوان هدف وجود انسان مطرح گردیده است ؛ زیرا کمال و هدف از نظر معنا نزدیک به همدیگر هستند و فرق بین آن دو این است که هدف در حدّ قوه و استعداد است و وقتی که به فعلیّت رسید کمال نامیده می شود همانطور که یک منزل تا وقتی که در تصوّر مهندس است هدف نامیده می شود ولی وقتی که وجود خارجی پیدا کرد به درجه کمال رسیده است ، پس انسان نیز وقتی که به این مقام رسید که بر مراتب کائنات به طور کلی آگاه گردید جزئیات مندرج تحت آن کلّیات نیز در او حاصل گردیده اند و وقتی که علم و آگاهی او با عمل مقارن گشته و اخلاق وملکات او پسندیده گشت ، به تنهایی جهانی مانند جهان خارج خواهد گشت و شایسته است که او را ((عالم صغیر)) بنامند . پس خلیفه خداوند در بین بندگان و از اولیای خاص حضرت حق و انسانی تامّ مطلق می گردد که همواره باقی و جاویدان و مستقر در نعیم و قابل فیض خداوندی است و از این پس بین او و خداوند حجاب و پرده ای حایل نمی باشد و به شرف قرب نایل می گردد و برای همه انسانها رسیدن به این مقام و مرتبه ممکن است و گرنه برخی به این مقام نمی رسیدند و بر سایر حیوانات نیز فضیلت و برتری نداشتند .

عقیده منکران و شبه منکران معاد

برخی از

کوته فکران گفته اند که انسان بعد از مردن از بین می رود و معادی ندارد . این بی خبران همه همّت خود را در کسب لذات و نیل به شهوات گمارده و گمان کرده اند که نفس ناطقه برای تهیه چیزهایی است که به لذات دنیوی منجر گردند ؛ مثلاً گفته اند : فایده ((ذکر و فکر)) که دو قوه از قوای نفس هستند این است که انسان لذّت خوردن و آشامیدن و ارضای غریزه جنسی را به خاطر بیاورد و با فکر و اندیشه به آن دسترسی پیدا کند ، پس نفس نفیس را خادم و مزدور شهوت خسیس کرده اندو چقدر شبیه به همین عقیده و راءی است تصوّر کسانی که لذات بهشت را نیز مانند لذات این دنیا پنداشته و در عبادات و مناجاتهای خویش بهشت عدن و قرب حضرت حق را به منظور تحصیل آن لذات درخواست نموده و در دنیا که زهد می ورزند در حقیقت به تجارت و سوداگری پرداخته و از اندک این دنیا برای بسیار آن دنیا می گذرند . این عدّه در حقیقت نه تنها از زهد بهره ای نبرده اند بلکه حریصترین انسانها بر کامرانی و لذت طلبی هستند .

و اگر کسی به اینها هشدار دهد که لذات جسمی از ضروریات بدن انسانی است ؛ زیرا بدن از طبایع متضادی مثل حرارت و برودت و رطوبت و یبوست ترکیب یافته و غلبه یکی از اینها بر دیگران موجب از هم پاشیدن ترکیب بدن است . پس اگر با خوردن و آشامیدن به معالجه این مشکل برمی خیزیم ، سعادتی نداشته و به هدفی نرسیده

ایم ؛ زیرا ((سعید)) آن است که مانند خدا و فرشتگان اصلاً رنجی نداشته باشد تا به مداوا و معالجه آن بپردازد .

در پاسخ می گویند : خدا با انسان قابل مقایسه نیست و انسانهایی هم داریم که از فرشتگان بالاترند و خلاصه گوینده این سخنان را به نادانی متّهم می کنند .

دلیل روشن بر سخافت راءی و پوچی گفتار آنان این است که : کسی که نفس بهیمی بر نفس عاقله او مستولی گشته و اقدام بر اعمال زشت شهوانی می نماید ولی هنوز اندک مایه ای از عقل سلیم در او وجود داشته باشد ، از آشکار شدن آن اعمال و رفتار ، احساس شرم و حیا می کند و سعی می کند که آن اعمال را در بیغوله ها و تاریکیها انجام دهد و اگر کسی متوجّه رفتار ننگین او شود از شدت خجالت آرزوی مرگ می کند . چنین فردی که امید به اعاده سلامت و صحت روح و روان او می رود ، باید اندیشه کند که شرم وحیا دلیل بر زشتی یک عمل است ؛ زیرا همه مردم طبیعتا مایل به آشکار کردن کار زیبا هستند و اینکه به کار زشت برانگیخته می شوند نشانه نقصانی است که لازمه طبیعت بشری است و حتی الامکان باید ریشه کن گردد . البته کسی که از انسانیت منسلخ گردیده و بی شرمی در او ملکه شده امیدی به اصلاح و مداوای بیماری مزمن او نیست .

برای روشن شدن پوچی عقیده آنان می توان از آنها پرسید که اگر این کارها نیکوست پس چرا آنها را کتمان و انکار می کنند و

بلکه انکار آنها را فضیلت می شمارند و اعتراف به انجام آنها را نشانه پستی و وقاحت و بی شرمی می خوانند ؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه